Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

آفرینش نوری اهل بیت (علیهم السلام)

در روایات اسلامی، به وفور، بحث خلقت پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) از نور، بیان شده است. مقام نورانى و الاهى آنان از جمله مقاماتى است که براى آگاهى از آن مى‏توان به جوامع روایى[1] و کتب عرفان اسلامی[2] مراجعه نمود. در ذیل به برخی از روایات در این باره اشاره می شود:

1. پیامبر اکرم می فرمایند: «اولین چیزى که خداوند خلق کرد، نور من بود».[3]

2. از جابر نقل شده است که پیامبر (ص) فرمودند: «اولین چیزی که خلق شده است، نور من بود که از نور خداوند به وجود آمد».[4]

3. جابر بن عبدالله مى‏گوید: از رسول خدا (ص) سؤال کردم: اولین چیزى که خداوند خلق نمود، چه بود؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «نور پیغمبر تو».[5]

4. جابر از امام محمد باقر (ع) نقل مى‏کند که ایشان فرمود: «خداوند متعال، چهارده هزار سال قبل از خلقت آدم،[6] چهارده نور از نور عظمتش را خلق فرمود. پس، آن چهارده نور ارواح ما بود. جابر مى‏گوید: از امام دربارۀ اسماء آن چهارده نور سؤال کردم، ایشان فرمود: محمد، على، فاطمه، حسن و حسین (ع) و نه تن از فرزندان حسین (ع) که نهمى آنان قائم ایشان است».[7]

5. امام باقر (ع) مى‏فرماید: «اى جابر اول مخلوقى که خداوند خلق فرمود، محمد و عترت هدایت شده آن حضرت بودند. پس آنان اشباح نور در برابر خداوند بودند. جابر مى‏گوید: به حضرت عرض کردم اشباح چیست؟ فرمود: سایه نور، بدن‏هاى نورى بدون روح که مؤید به یک روح یگانه و واحد بودند و آن روح القدس بود…».[8]

6. حدیث معروفی با عنوان «معرفتى بالنورانیة» از امیرمؤمنان على (ع) نقل شده است که به ذکر بخشى از آن اکتفا مى‏نماییم: «ابوذر غفارى از سلمان فارسى (رض) پرسید: اى ابا عبداللَّه (کنیۀ سلمان)، معرفت امیرمؤمنان (ع) به نورانیت چیست؟ (سلمان) گفت: اى جندب (نام ابوذر) بیا برویم تا این را از خود آن حضرت بپرسیم. پس به محل آن حضرت رفتیم و او را نیافتیم. (ابوذر) گفت: پس به انتظار ایشان ماندیم تا آن حضرت تشریف آوردند. حضرت فرمودند: چه امرى شما را به این جا کشانده است؟ ابوذر و سلمان گفتند: اى امیرمؤمنان (ع)، به نزد شما آمدیم تا در مورد معرفتتان به نورانیت سؤال کنیم، حضرت فرمودند: آفرین بر شما دو دوست وفادار به دین خویش که کوتاهى نمى‏کنید… معرفت من به نورانیت، معرفت خداوند عزوجل است و آن همان دین خالصى است که خداوند می فرماید: وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفاءَ وَ یقِیمُوا الصَّلاةَ وَ یؤْتُوا الزَّکاةَ وَ ذلِک دِینُ الْقَیمَةِ[9]… هر کس ولایت مرا به پاداشت نماز را به پا داشته است،… ما را به مثابۀ خدایان قرار ندهید و دیگر هر چه مى‏خواهید در فضیلت ما بگویید. به کنه و حقیقت و منتهاى آنچه در ما وجود دارد نمى‏رسید،… من و پیامبر یک نور بودیم او محمّد مصطفى گردید و من وصى او علىّ مرتضى شدم‏،… منم “صراط مستقیم”، منم “نبأ عظیم…”[10]

از مجموع روایات فوق فهمیده می شود که پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع)، دارای وجود نورانی، قبل از خلق هر چیز دیگری بوده اند. لکن این خلقت نورانی، منافاتی با خلقت جسمانی آنها در دنیا و در زمان و مکان خاص ندارد. در مرحله جسمانى، پیامبر اعظم و اهل بیت (ع)، همچون دیگر انسان ها متولد مى شوند و در کوران زندگى و طى فراز و نشیب هاى آن، همانند دیگران زندگى مى کنند و با طى مراحل زندگى و شرکت در صحنه هاى صبر و جهاد و عبادت است که آن قابلیت را با اختیار خود به ظهور و فعلیت مى رسانند و از این جهت الگوى ما انسان ها مى باشند.[11]بنابر این حضرت محمد (ص) و اهل بیت (ع) دارای دو حقیقت می باشند: اول، حقیقتِ نورانی ایشان که از نور بوده است و در مرتبۀ دوم، وجود جسمانی شان، که مانند دیگر مردمانِ عالم بوده است. همان طور که جسم دیگران از گل، نطفه و… خلق شده است، وجود جسمانی ایشان نیز بدین شکل خلق شده است.

 


[1]. حسکانى، حاکم، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج 1 و 2، نشر مؤسسه طبع و نشر، تهران، 1411ق؛ قندوزى حنفى، ينابيع المودة؛ الغدير، ج 6، ص 79 – 81؛ اصول كافى، ج 1، كتاب الحجة، بحارالانوار، ج 26- 35، به ويژه ج 26 و ج 40؛ حرّ عاملى، اثبات الهداة؛ بحرانى، سيد هاشم، غاية المرام؛ زيارت جامعه و شروح آن؛ تحف العقول؛ مرآة العقول؛ امالى صدوق؛ حسينى استرآبادى، على، تأويل الآيات الظاهرة؛ حسين هندى، ميرحامد، عبقات الانوار. تکمیل شود.

[2]. در عرفان اسلامی، از حقیقت نورانیت حضرت محمد(ص)، با عنوان “حقیقت محمدیة” بحث شده است. حقیقت محمدیّه اصطلاحى است در عرفان اسلامی، به معناى تعین اول از ذات الهى که جامع اسماء حسناى حق است. از این حقیقت، همه عوالم به ظهور رسیده است و به آن حقیقة الحقایق نیز می‌گویند. به اعتقاد عرفا حقیقت محمدیّه به‌طور کامل در انسان کامل ظاهر می‌شود؛ نبى، رسول و ولىّ، مظاهر این حقیقت در عالم سِفْلی هستند و کامل‌ترین مظهر آن در این عالم پیامبر اسلام (ص) است،( دانشنامه جهان اسلام، نشر بنیاد دائره المعارف اسلامی، ذیل حرف ح). از نظر عرفا حقیقت محمدیه واسطه ظهور همه خیرات و برکات در عالم بوده و این مقام برای صاحب ولایت علویه بالوراثه ثابت است (شرح فصوص قیصری، به کوشش استاد سید جلال الدین آشتیانی، پیشگفتار، ص 55، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی).

[3]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 1، ص 97، موسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.

[4]. همان، ج 15، ص 24.

[5]. همان، ج 25، ص 21.

[6]. در بعضی از روایات، تعبیر به چهار هزار سال دارد؛ مانند: «عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِی عَنِ النَّبِی (ص) قَالَ خُلِقْتُ أَنَا وَ عَلِی مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ قَبْلَ أَنْ یخْلُقَ اللَّهُ آدَمَ بِأَرْبَعَةِ آلَافِ؛[6] از سلمان فارسی روایت شده است که پیامبر اسلام فرمود: «من و علی از یک نور خلق شدیم چهار هزار سال قبل از آن که خداوند آدم را خلق کند». این تفاوت در تعبیر، دلالت بر کثرت دارد، نه دلالت بر اشتباه بودن یکی از دو روایت. به عبارت دیگر، این گونه روایات، بیانگر شرافت ارواح اهل بیت (ع) است که مدّت طولانی قبل از خلقت حضرت آدم (ع)، خلق شده بودند.

[7]. همان، ج 25، ص 4.

[8]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج1، ص 442، ح10، اسلامیه، چاپ دوم، تهران، 1362ش.

[9]. بینه، 5.

[10]. بحارالانوار، ج 26، ص 1، اين حديث نورانى، نيازمند مطالعه و تعمق و شرح مى‏باشد.

[11]. نرم افزار پرسمان.