کپی شد
آفرینش زن در قرآن
زن در نگاه قرآن در بعد روحی و جسمی از همان گوهری آفریده شده كه مرد آفریده شده است و هر دو جنس در گوهر و ماهیت یكسانند.
قرآن می فرماید:
ای مردم، از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را نیز از او آفرید و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراكنده كرد، پروا دارید.[1]
اوست آن كس كه شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد.[2]
در این آیات، زن از نظر ارزش انسانی با مردان مساوی و یکسان شمرده شده است و از این جهت مرد در خلقت هیچ گونه برتری بر زن ندارد؛ زیرا حقیقت انسان را روح او تشکیل می دهد، نه بدن وی، انسانیت انسان را جان او تأمین می کند، نه جسم او و نه مجموع جسم و جان.[3]
بنابراین زن را نباید از چهره تفکیک بین ذکوریت و انوثیث شناخت، بلکه از چهره انسانیت می بایست شناخت.
قرآن نه تنها بر یکسانی آفرینش میان زن و مرد در حقیقت انسانیت تأکید می کند، بلکه اساسـاً آن را یکی از نشانه ها و آیات الهی می داند و همین همسانی را مایه سکونت، انس و الفت می شمارد.[4]
زن، نماد و مظهر ظرافت، جمال و سکونت است.
هر موجودی مظهر نامی از نام های الاهی است؛ زیرا خلقت که از اوصاف فعلی خداوند است عبارت است از: تجلی خالق در چهره مخلوق های گوناگون.[5]
از نگاه قرآنی، راز آفرینش زن و تأسیس نهاد خانواده و پیوند زناشویی چیزی فراتر از گرایش های غریزی و کامیابی های موقت است.
«و از نشانه های خدا این است که از جنس خودتان، همسرانی برای شما آورد تا به واسطه آنها آرام گیرید و میان شما، دوستی و رحمت قرار داد. بی تردید در این خلقت و دوستی (مودت) نشانه ها و آیاتی است برای آنان که می اندیشند».[6]
تمامی امتیازهای نژادی، جنسیتی و … پوچ است و «ارجمندترین موجودات نزد خدا، باتقواترین آنها است».[7]
[1]. نساء، 1.
[2]. اعراف، 189.
[3]. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، ص 76، چاپ دوم، نشر اسراء، قم، 1376ش.
[4]. روم، 21.
[5]. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جمال و جلال، ص 21.
[6]. روم، 21.
[7]. حجرات، 13.