searchicon

کپی شد

آثار و عواقب عجله مذموم

خصلت های شيطانى به طور قطع، مفسده‏ انگيز و زيان آفرين اند و هر يك از آنها علاوه بر اين كه خود، زشت و نكوهيده‏اند، پيامدهاى ناهنجارى را نيز سبب مى‏شوند، كه بر زشتى آنها مى‏افزايد، در همین راستا  به برخى از آثار عجله، که در کلمات کوتاه امیرمؤمنان علی (ع) آمده است اشاره  می کنیم:

1. پشیمانی:‏ «إِيَّاك‏ وَ الْعَجَلَ فَإِنَّهُ عُنْوَانُ الْفَوْتِ وَ النَّدَم‏»؛ از شتابزدگى بپرهيز كه سرآغاز از دست رفتن (فرصت) و پشيمانى است.[1]

كارهايى كه بدون تدبّر و فكر و انديشه، شروع شود، به طور معمول به شكست و بد فرجامى مى‏ انجامد و پشيمانى به بار مى ‏آورد، چنان كه به همین دلیل، انسان فرصت‏هاى طلايى و امكان انجام دوباره كار را نيز از دست مى‏دهد.

2. ناكامى:‏ «قَلَّ مَا تَنْجَحُ حِيلَةُ الْعَجُولِ»؛ بسیار کم اتفاق می افتد که تدبیر شتابگر، به پيروزى برسد.[2] تعجيل و شتابزدگى، سبب مى‏شود كه آدمى، همه جوانب كار را نسنجد و از اين طريق، برخى از اسباب موفقيت را از دست مى‏دهد و در نتيجه به پيروزى مورد نظر دست نمى‏يابد و ناكام مى‏ماند.

3. لغزش و هلاكت‏: “كَثْرَةُ الْعَجَلِ يُزِلُّ”؛ شتابزدگى زیاد، انسان را مى‏لغزاند.[3] و “قَلَّ مَنْ عَجِلَ إِلَّا هَلَك‏”؛ كمتر كسى است كه شتاب زده باشد و دچار هلاكت نشود.[4] بى تدبيرى و شتاب، در بسيارى از امور سبب مى‏شود كه شتابگر، برخى از موانع و لغزش گاه‏ها را مشاهده نكند و هنگام عمل، گرفتار آنها شود و در نتيجه بلغزد يا به هلاكت افتد.

4. غم و اندوه: «الْعَجَلُ قَبْلَ الْإِمْكَانِ يُوجِبُ الْغُصَّة»، شتابزدگى پيش از امكان (كار) سبب اندوه مى‏گردد.[5] شادابى و نشاط از ضروريات زندگى آدمى است و با غم و غصه بی مورد نمی توان به مقصود خود رسید و نبايد آدمى با دست خود شادى و نشاط زندگى را به اندوه تبديل كند.

امام علی (ع) پیامدهای دیگری برای عجله ذکر می کنند؛ به جهت اختصار از ذکر آن خودداری کرده و مطالعۀ سر فصلی در همین زمینه که در کتاب “غرر الحکم” موجود است پیشنهاد می شود. در این باره، امام صادق (ع) نیز مى‏فرماید: هر که در وقت نامناسب به کاری اقدام ورزد، تمام شدن آن نیز نابهنگام خواهد بود.[6]

کلید واژه: عواقب عجله، عاقبت عجله.



[1]. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ص 267، انتشارات دفترتبلیغات اسلامی، قم، 1366ش.

[2]. همان.

[3]. همان.

[4]. همان.

[5]. همان.

[6]. صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج1، ص 100، انتشارات جامعۀ مدرسین، قم، 1403 ق.