searchicon

کپی شد

آثار و اقدامات اسماعیل ذبیح الله (علیه السلام)

آثار متعددی از حضرت اسماعیل (علیه السلام) به جا مانده که در این گفتار به برخی از آنها اشاره می شود:

اولین مورد از اقدامات آن حضرت؛ یاری نمودن پدر در تجدید بنای خانه کعبه به دستور خداوند تعالی است. پس از آنکه اسماعیل (علیه السلام) در سرزمین مکه به دوران جوانى رسید، روزى پدر به دیدن او و مادرش آمد و خبر از یک مأموریت جدید داد. ابراهیم (علیه السلام) گفت: «من از طرف خدا مأمورم در این بیابان خانه اى بنا کنم،[1] آیا حاضرى مرا یارى کنى»؟ اسماعیل (علیه السلام) بى درنگ اطاعت و آمادگى خود را براى یارى پدر در بناى خانه اعلان نمود. پس با اتکاء به نیروى خداوندى وسائل لازم را برداشتند و با راهنمایى جبرئیل (علیه السلام) به محل بناى کعبه رفتند و با عزمى راسخ شروع به کار کردند.

خداوند به وسیله جبرئیل، که بادی[2] نیکو یا ابری که بر آنها سایه افکنده بود، محدوده بیت را مشخص کرد. در این باره قرآن کریم می فرماید: «و (به یادآور) آنگاه که مکان کعبه را براى ابراهیم آماده ساختیم …».[3] سپس ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام) به ساختن کعبه پرداختند. اسماعیل سنگ می آورد و ابراهیم بنا می کرد.[4]

پس بنابر آنچه بیان شد اولین اقدام حضرت اسماعیل یاری پدر در ساختن خانه کعبه بوده است. خداوند افزون بر بنای کعبه، ابراهیم و اسماعیل را به تطهیر آن نیز فرمان داده[5] که اسماعیل (علیه السلام) نیز در این جهت پدر را یاری نموده است.

در اینکه منظور از پاک کردن در اینجا چیست؟ چند نظر ذکر شده است:

  1. جبائى می گوید: «منظور پاک کردن کعبه از سرگین و خونى که مشرکین قبل از اینکه خانه کعبه در تصرف ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام) درآید، در آن می ریخته اند».
  2. مجاهد و قتاده می گویند: «مراد این است که کعبه را از بتهایى که بر در آن می آویخته اند پاک نمایند».
  3. بعضى گفته اند: «مراد آن است که خانه کعبه را بر اساس طهارت و تقوى بنا کنند و مقصود از تطهیر ممکن است پاک کردن از بتان، شرک و نجاسات یا بنیاد نهادن آن بر طهارت و پاکی باشد».[6]

از دیگر اقدامات حضرت اسماعیل (علیه السلام) تولیت خانه کعبه است. گزارش‌ها نشان می دهند که آن حضرت تا پایان زندگی عهده دار اداره خانه خدا بود. بر پایه روایتی منسوب به امام صادق (علیه السلام)، حضرت اسماعیل نخستین کسی بود که خانه کعبه را پرده پوش کرد. در آن هنگام، خانه ها به گونه ‏ای ساخته می شد که هرگاه در باز می شد، درون خانه و ساکنانش از بیرون دیده می شدند. همسر اسماعیل (علیه السلام) که زنی نجیب بود، به او پیشنهاد کرد پرده ای بر در خانه بیاویزند. سپس تصمیم گرفتند خانه خدا را نیز که به سبب سنگ های نتراشیده و زبر منظره ای ناخوشایند داشت، با پرده بپوشانند. از این رو، مقداری پشم گوسفند را به قبایل پیرامون دادند تا برای کعبه پوششی مناسب ببافند. هر بخش از پرده را که آماده می شد، بر کعبه می آویختند، تا آن‌گاه که موسم حج فرارسید. اما هنوز قسمتی از کعبه بدون پرده مانده بود. به پیشنهاد حضرت اسماعیل (علیه السلام)، قسمت باقی مانده را با برگ های نخل پوشاندند. حج گزاران از این کار شگفت‌زده و شادمان شده بر آن شدند که به اسماعیل هدیه ‏ای تقدیم کنند. هر یک از طوایف هدیه ای آورد و پس از جمع شدن هدایا، برگ های نخل را از دیواری که با پرده پوشیده نشده بود، برداشتند و بر باقی مانده کعبه نیز پرده آویختند. بر پایه همین گزارش، اسماعیل، نخستین کسی بود که بر روی ستون های چوبین، با چوب و گِل، کعبه را مسقف کرد. حاجیان که مسقف شدن کعبه را دیدند، تصمیم گرفتند تا اسماعیل را یاری کنند. آن‌ها از سال بعد همراه خود قربانی آوردند. حضرت اسماعیل (علیه السلام) با هدایت الهی، قربانی ها را ذبح کرده، به مصرف حاجیان می رساند.[7]

یکی دیگر از اقدامات آن حضرت نقش او در توسعه قبایل عربی است. در ‌گزارش تورات، بر خلاف خواست قلبی ابراهیم (علیه السلام)، کانون تحقق همه وعده های خدا برای جانشینی، وراثت و گسترش نسل وی، اسحاق و سپس یعقوب (علیه السلام) و پسران او خوانده شده‌اند[8] و از اسماعیل و فرزندان وی تصویری تیره و تار ترسیم شده است.[9] عهد عتیق از وعده خداوند به ابراهیم (علیه السلام) و هاجر برای پیدایش قومی بزرگ از نوادگان اسماعیل و پدید آمدن 12 حکمران و سرور از میان فرزندان وی سخن گفته و نام پسران دوازده گانه وی از جمله؛ قیدار و نیز پیدایش 12 قبیله از آنان را ‌گزارش کرده است.[10] اما منابع اسلامی با پرداختی جزئی‌تر، پیدایش چشمه زمزم، گرد آمدن برخی قبایل عربی در پیرامون آن، پیوند اسماعیل با آن‌ها، آبادی سرزمین مکه و پیدایش طبقه جدیدی از عرب‌ها از نسل اسماعیل را به یکدیگر پیوند داده اند.

اسماعیل بعد از آنکه به سن ازدواج رسید، با دختری از قبیله جُرهُم ازدواج کرد.[11] پس از مدتی در پی آگاهی از برخورد غیر محترمانه وی با حضرت ابراهیم (علیه السلام) او را طلاق داد. سپس با دختری دیگر از جرهمیان پیمان زناشویی بست که با نام ‌های سیده، رِعله و حیفا از او یاد شده است.

آرام آرام اسماعیل (علیه السلام) به یک عربِ مهاجر تبدیل شد که نقش وی در پیدایش قبایل عربی، مورد تأکید منابع اسلامی است. به گزارش این منابع، او با قبیله جُرهُم همراه شد و رفته رفته در تیراندازی[12]، شکار کردن و زبان عربی مهارت یافت.[13] او به یک «مهاجر عرب شده» تبدیل گشت. حتی گفته اند: او هنگام ساخت کعبه، به زبان عربی با پدرش سخن می گفت. البته برخی گزارش کرده اند که او نخستین کسی است که به زبان عربی سخن گفت[14] و کتابت کرد.[15] نیز گفته اند: زبان عربی در کودکی به وی الهام شد.[16] اما بر پایه باور مشهور تاریخ ‌نگاران مسلمان، پیش از حضرت اسماعیل (علیه السلام) و قبایل عربی پدید آمده از نسل وی، قبایل عرب دیگر در شبه جزیره عرب می زیسته اند. به گزارشی دیگر، وی به زبان پدرش؛ یعنی عبری و فرزندانش به زبان عربی سخن می گفتند.[17]

در منابع اسلامی، افزون بر دخترانِ مدفون در حجر اسماعیل، برای او 12 پسر نیز یاد شده است که از دومین همسر جرهمی وی زاده شدند. ادبیل، مدین و قیدار پر آوازه ترین آن‌ها هستند.[18] نسل وی از طریق آن‌ها در شبه جزیره عرب و مناطق پیرامون گسترش یافت. برخی از فرزندان اسماعیل در مکه ماندگار شدند و برخی به مناطق دیگر کوچ کردند.[19] مدین به سرزمینی که بعدها به نام خود وی شناخته شد، کوچ کرد و حضرت شعیب (علیه السلام) از میان فرزندان وی به نبوت برگزیده شد. اسماعیلیان مدین با سرزمین های همسایه، روابط بازرگانی داشتند. کاروانی که حضرت یوسف (علیه السلام) را از چاه بیرون آورد و همراه خویش به مصر برد، از آنان بودند.[20] با توجه به همین نقش حضرت اسماعیل (علیه السلام) در گسترش قبایل عربی، مشهور نسب شناسان، او را یکی از نیاکان اصلی عرب‌ها دانسته و نسب عدنان، جد بیستم پیامبر و نیای بخشی گسترده از قبایل عربی را به وی بازگردانده اند.[21] عرب های عدنانی در تهامه، نجد و حجاز تا مشارف الشام و عراق مسکن داشته اند و آنان را عرب نِزاری، عرب مُضَری، عرب اسماعیلی، عرب متعرّبه و مستعربه، بنی اسماعیل و بنی ‌قیدار می گویند و نسبشان به اسماعیل (علیه السلام) می رسد.[22]

قبایل عربی پدید آمده از نسل حضرت اسماعیل (علیه السلام)؛ (مُسْتَعِربه) در مقایسه با عرب های «عاربه» که جُرْهُم و عمالقه نیز از آنان بودند، پیشینه ای کمتر در حجاز داشتند.[23] قبیله قریش و نیاکان پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) را نیز از طریق عدنان به قیدار فرزند حضرت اسماعیل (علیه السلام) می رسانند.[24]

[1]. منظور تجدید بنای خانه کعبه که به دست حضرت آدم (علیه السلام) بنا شده و در جریان طوفان نوح (علیه السلام) کاملا تخریب شده بود.

[2].طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 1، ص 430 و 431؛ طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تحقيق: بلاغى، محمد جواد، ج 1، ص 391.

[3]. حج، 26.

[4]. جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 1، ص 431.

[5]. بقره، 125.

[6]. مجمع البيان فی تفسير القرآن، ج 1، ص 385.

[7]. صدوق، محمد بن على‏، علل الشرایع، ج 2، ص 587 و 588‏؛ كلينى، محمد بن يعقوب، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، کافی، ج 4، ص 204 و 205.

[8]. گلن، ويليام و مرتن، هنری، ترجمه: كتاب مقدس، همدانی، فاضل خان، سفر تکوین، 26: 3 – 4 و 27: 23 – 29 و 36 -40 و 35: 11 – 12.

[9]. همان، سفر تکوین، 16: 12 و 17: 20.

[10]. همان، سفر پیدایش، 25: 12 – 17؛ اول تواریخ، 1: 28 – 31.

[11]. طبرى، محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوک، تحقيق: محمد، أبو الفضل ابراهيم، ج 1، ص 258.

[12]. يعقوبى، احمد بن ابى يعقوب، تاريخ يعقوبى، ج 1، ص 221.

[13]. ابن اثير، على بن ابى الكرم، الكامل في التاريخ، ج 1، ص 104.

[14]. مجمع البيان فی تفسير القرآن، ج 1، ص 390؛ تاريخ يعقوبى، ج 1، ص 221؛ طوسى، محمد بن حسن، التبيان فى تفسير القرآن، تحقيق: عامل، احمد قصير، ج 1، ص 463.

[15]. اندلسى، ابن عبد ربه، العقد الفريد، ج 4، ص 239.

[16]. ابن سعد، محمد، الطبقات، تحقيق: عطا، محمد عبد القادر، ج 1، ص 43.

[17]. همان.

[18]. دينورى، احمد بن داود، اخبار الطوال، تحقيق: عامر، عبد المنعم، ص 9.

[19]. تاريخ يعقوبى، ج 1، ص 222؛ تاريخ الأمم و الملوک، ج 1، ص 314.

[20]. ابن جوزى، عبدالرحمن بن على، زاد المسير فى علم التفسير، المهد، عبدالرزاق، ج 2، ص 421.

[21]. ابن هشام‏، عبد الملک، السيرة النبوية، تحقيق: السقا، مصطفى و الأبيارى، ابراهيم و شلبى، عبد الحفيظ، ج ‌1، ص 3 و 4.

[22]. ابن حزم اندلسی، علی‌ بن ‌احمد، جمهرة أنساب العرب‏، تحقيق: لجنة من العلماء، ص 7 – 12.

[23]. همان.

[24]. همان، ص 9؛ بخش سوم اقدامات حضرت اسماعیل، برگرفته از سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج.