کپی شد
آثار واقعه تغییر قبله
واقعه تغییر قبله آثاری داشت که در ذیل به آنها اشاره میشود:
1. اثبات حقانیت پیامبر (صلّی الله علیه و آله):
اگر واقعه تغییر قبله صورت نمىگرفت، از یک سو زبان یهود به روى مسلمانان باز مىشد و مىگفتند: ما در كتب خود خواندهایم كه نشانه پیامبر موعود این است كه به سوى دو قبله نماز مىخواند و این نشانه در محمد (صلّی الله علیه و آله) نیست، از سوى دیگر مشركان ایراد مىگرفتند كه او مدعى است براى احیاء آئین ابراهیم (علیه السّلام) آمده، پس چرا خانه كعبه را كه بنیانگذارش ابراهیم (علیه السّلام) است فراموش نموده، اما حكم تغییر قبله موقت به قبله دائمى، زبان هر دو گروه را بست و حقانیت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را ثابت نمود. قرآن کریم در این باره میفرماید: «لِئَلاَّ یكُونَ لِلنَّاسِ عَلَیكُمْ حُجَّةٌ؛[1] ]این تغییر قبله به خاطر آن صورت گرفت[ كه مردم، حجتى بر ضد شما نداشته باشند».[2]
2. ضایع نشدن نمازهای قبلی:
2. اتحاد بیشتر صفوف مسلمانان و حفظ استقلال آنها: قبله:
قبله در هر دینی امری بسیار حیاتی و مهم به حساب میآید و مسلمانان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. وجود یک قبله مستقل اهمیت فراوانی برای مسلمانان دارد. تا قبل از تغییر قبله، رو كردن به بیت المقدس، با وجود این كه بر اساس دستور الهی بود، ولی به حسب ظاهر، پیروی از یهود به شمار می آمد. بر این اساس، یهودیان، مسلمانان را تحقیر نموده و تابع خود می دانستند و خود را برتر معرفی می کردند. وقتی قبله تغییر یافت، هم استقلال و عزت مسلمانان تأمین گشت و هم صفوف آنها متحدتر شد. وقتی امروزه میلیونها مسلمان رو به یک قبله مشترک و مستقل نماز میگزارند، اهمیت حکم تغییر قبله و تعیین «کعبه» به عنوان قبله مسلمانان بیشتر روشن می شود.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، پیرامون «فوائد اجتماعی قبله» مینویسد: «…اما فوائد اجتماعى آن (قبله)، عجیبتر و آثارش روشنتر و دلنشینتر است؛ براى اینکه مردم را با همه اختلافى که در زمان و مکان دارند، متوجه به یک نقطه کرده و با این تمرکز دادن وجههها، وحدت فکرى آنان و ارتباط جوامعشان و التیام قلوبشان را مجسم ساخته و این، لطیفترین روحى است که ممکن است در کالبد بشریت بدمد؛ روحى که از لطافت در جمیع شئون افراد در حیات مادى و معنویش نفوذ کند، اجتماعى پیشرفتهتر راقىتر و اتحادى متشکلتر و قوىتر بسازد، و این موهبتى است که خداى تعالى امت اسلام را بدان اختصاص داده و با آن، وحدت دینى و شوکت جمعى آنان را حفظ فرموده، در حالى که قبلا احزاب و دسته هاى مختلفى بودند و سنتها و طریقههاى متشتتى داشتند، حتى دو نفر انسان یافت نمىشد که در یک نظریه با هم متحد باشند».[3]
3. پیشرفت علم هیئت و جغرافیا:
توجه خاص مسلمانان به تعیین سمت كعبه (قبله یابی)، سبب شد كه علم هیئت و جغرافیا در آغاز اسلام در میان مسلمانان به سرعت رشد كند؛ زیرا كه محاسبه سمت قبله در نقاط مختلف روى زمین، بدون آشنایى با این علوم امكان نداشت.[4]
یک کرامت علمى از پیامبر (صلّی الله علیه و آله):
در کتاب فروغ ابدیت آمده است: «طبق محاسبات دانشمندان علم هیئت سابق، عرض جغرافیایى مدینه، 25 درجه و طول آن 75 درجه و 20 دقیقه مىباشد. مطابق این محاسبه، قبلههایى که در مدینه استخراج مىشد، با محراب پیامبر (صلی الله علیه و آله) که اکنون به همان وضع سابق مانده است، تطبیق نمىکرد. این گونه اختلاف باعث تحیر عدهاى از اهل فن شده بود و گاهى هم توجیهاتى براى رفع اختلاف مىکردند، ولى اخیراً، دانشمند معروف سردار کابلى،[5] روى مقیاسهاى امروزى اثبات کرد که عرض جغرافیایى مدینه، 24 درجه و 75 دقیقه و طول آن 39 درجه و 59 دقیقه است. نتیجه محاسبه این شد: قبله مدینه، درست نقطه جنوب است و فقط 45 دقیقه از نقطه جنوب انحراف دارد. این استخراج درست با محراب پیامبر (صلی الله علیه و آله) بدون کم و زیاد انطباق دارد و این خود یک کرامت علمى ]از آن حضرت[ است که در آن روز با نبودن کوچکترین وسایل علمى، بلکه بدون محاسبه، در حالت نماز، چنان از بیت المقدس متوجه کعبه گردیده که جزیى انحراف، حتى بخشودنى (کم) نیز، در توجه او به کعبه پدید نیامده است و چنان که گفته شد، امین وحى دست او را گرفت و متوجه کعبه کرد».[6]
یکی از دانشمندان معاصر معتقد است: «قبله مدینه طیبه، تنها معجزه فعلی باقی رسول الله (صلّی الله علیه و آله) است که بدون اِعمال آلات رصدی نجومی و قواعد هیوی و یا در دست داشتن زیج و دیگر منابع طول و عرض جغرافیایی، آن را در غایت دقت و استواء تعیین کرد و به سوی کعبه ایستاد و فرمود: «محرابی علی المیزاب؛[7] محراب من به سوی ناودانِ ]کعبه[ است»… و این امر غیر از طریق وحی و الهام ملکوتی ممکن نیست».[8]
[1]. بقره، 150.
[2]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 507.
[3]. همان، ج 1، ص 338.
[4]. تفسیر نمونه، ج 1، ص 495.
[5]. علامه سردار کابلی کرمانشاهی (1372-1293ق)، عالم دینى، فیلسوف، فقیه اصولى، محدث، متكلم، رجالى، مورخ و ریاضیدان، از علماى بزرگ شیعه در قرن چهاردهم قمرى بود. اصالتا از ایران و از قزلباشان است. پدرش ساكن افغانستان بود و سردار در كابل به دنیا آمد. پدرش قبل از مرگ، سرپرستى خانواده خود را به وى سپرد و او را ملقب به سردار كرد. سردار كابلى در كرمانشاه به نشر احكام و تالیف و تصنیف مشغول شد. او به شهرهاى بسیارى سفر كرد و با علماى هر شهر مصاحبت نمود. سرانجام در كرمانشاه درگذشت و جنازهاش به نجف انتقال یافت و در كنار پدرش در وادىالسلام دفن شد. وی آثار زیادی دارد که یکی از آنها «تحفة الاجلّة فی معرفة القبلة» در شناخت قبله است كه براى فهم كتاب به دانش جبر و مثلثات و هیئت و جغرافى نیاز است. ر.ک: پایگاه اطلاع رسانی علمای کرمانشاه.
[6]. سبحانى، جعفر، فروغ ابديت تجزيه و تحليل كاملى از زندگى پيامبر اكرم (صلّى الله عليه و آله)، ص 471.
[7]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام)، محقق: جمعى از محققان، ج 97، ص 433.
[8]. ر.ک: حسن زاده آملی، حسن، دروس هیئت و دیگر رشتههای ریاضی، ج 2، ص 670 – 672.