searchicon

کپی شد

آثار لعن و نفرین

لعن و نفرین و دعا بر علیه دیگران، آثار دنیوی و اخروی دارد، تأثیرات شگرفی به جا می گذارد و این گونه نیست که آن را صرفاً یک لقلقه زبان بدانیم.

به دیگر سخن، نفرین حق و به جا، تنها یک واکنش بی تأثیر و حرف مفت نیست، بلکه واکنشی است با آثار و تبعات سخت و شدید که شخص باید مواظب باشد تا گرفتار آن نشود.

خداوند سبحان در آیاتی از سوره یونس[1] و سوره دخان[2]، تباهی اموال و بهره نبردن از آنها را از پیامدهای نفرین حق می شمارد و در این آیات گزارش می دهد که چگونه نفرین حضرت موسی (ع) موجب شد تا فرعون و فرعونیان نتوانند از همه نعمت ها و مواهبی که در اختیار داشتند بهره ببرند و خود و اموالشان تباه شود.

سرگردانی انسان ها نیز از آثار نفرین است. اگر انسان کاری کند که نفرین حقی او را بگیرد، ممکن است در زندگی گرفتار سرگردانی شود، چنان که نفرین  حضرت موسی (ع) موجب سرگردانی یهودیان به مدت چهل سال شد.[3]

قساوت قلب و سنگدلی نیز از آثار و پیامدهای نفرین است.[4]  همچنین هلاکت و نیستی، از دیگر آثار نفرین حق و اهل حق است.[5]

بسیاری از گرفتاری های ما بی آن که متوجه باشیم به سبب آه و نفرین پدر و مادر، دوستان و دیگران است که به آنها ظلم و ستم کرده ایم و آنان از روی درد و ناچاری به خداوند پناه برده و مجازات عمل را به خداوند واگذار کرده اند.

در روایات اسلامی نیز موضوع نفرین به عنوان یک مسئله جدی تلقی شده است‌، چنان که یونس بن عمّار می‌گوید: «به امام صادق‌ (ع) عرض کردم‌: همسایه‌ای از قریش دارم که وی در کمین و در صدد اذیت و آزار من است و مرا نزد مردم، رافضی خطاب می‌کند و می‌گوید: وی اموال را به جعفر بن محمد (ع) می‌رساند. حضرت امام صادق‌ (ع) فرمود: «او را نفرین کن به این صورت که در سجده آخر از دو رکعت اول نماز شب حمد و سپاس خدا را می‌گویی و سپس بگو: خدایا فلان پسر فلان دربارۀ من چنین و چنان می‌کند و مرا در معرض خطر قرار داده است، خدایا وی را هدف تیر سریع خویش قرار ده که دیگر فرصت آزار مرا نداشته باشد و أجلش را نزدیک کن و همین ساعت، همین ساعت به سوی او بشتاب‌«. من به دستور حضرت امام صادق‌ (ع) عمل کردم‌، چون به کوفه بازگشتم از حال آن شخص پرسیدم‌، گفتند وی بیمار است‌، لحظاتی بعد صدای شیون از خانۀ او برخاست و گفتند که او مرده است»‌‌.[6] [7]



[1]. 88 – 90.

[2]. 71 – 72.

[3]. مدثر، 42 – 62.

[4]. یونس، 88 – 90.

[5]. مؤمنون، 32 – 72؛ قمر، 9 – 61.

[6]. حر عاملی‌، وسائل الشیعه‌، گروه پژوهش مؤسسه آل البيت عليهم السلام‌، ج 7، ص 133 و 134، مؤسسه آل البیت‌، چاپ اول‌، قم، 1409ق‌.