کپی شد

آثار شلمغانی

شلمغانى محمد بن على، فيلسوف گنوسيست[1] و از نویسندگانی بود که کتاب‌هایی تصنیف نمود.

نجاشی، رجال‌نویس شیعه در قرن پنجم قمری، در کتابش با عنوان فهرست اسماء مصنفی الشیعة، ۱۷ اثر برای شلمغانی ذکر کرده است.[2]

از آن جمله:

«ماهية العصمة»، «الزاهر بالحجج العقلية»، «فضل النطق على الصمت و «البدء و المشيئة».[3]

کتاب «التکلیف» یکی از این آثار است[4] که حاوی روایات امامان شیعه بود و او پیش از غلوّش آن را گردآوری کرده و مورد عمل شیعیان بود.[5] به گزارش شیخ طوسی در کتاب الغیبة، گروهی از شیعیان این کتاب را نزد حسین بن روح بردند و او آن‌را کامل مطالعه نمود و تأیید کرد که غیر از دو یا سه مورد، بقیه مطالب کتاب را از ائمه(علیهم السلام) روایت کرده و مطلبی خلاف شرع در آن نیست.[6] محمدتقی شوشتری در قاموس الرجال احتمال داده‌است که کتاب فقه الرضا، که نسخه‌ای از آن در عصر علامه مجلسی یافت شده، همان کتاب «التکلیف» شلمغانی باشد.[7] آقا بزرگ می‌گوید: شلمغانى كتابى به نام «تكليف» دارد كه به نام «فقه الرضا» چاپ شده‌‍ است. [8]

او كتابى به نام «حس ششم» تأليف كرده‌بود كه گويا همان «غريزه جنسى» را مى‏خواهد، زيرا به گفته ابو الحسن اشعرى در كتاب «مقالات الاسلاميين» گنوسيست‌ها اين غريزه را وسيله شناخت خداوند متعال مى‏دانسته‏اند.[9]

ابو محمد محمدى (رضى اللَّه عنه) از ابو الحسين محمد بن فضل بن تمام نقل كرد: از ابو جعفر محمد بن احمد زكوزكى در وقتى كه از كتاب «التكليف» سخن به ميان آورديم و به عقيده ما اسناد روايات آن همه عالى بود- زيرا كه آن نخستين كتابى بود كه ما در حديث نوشته بوديم- شنيدم كه می‌گفت: ابن ابى عزاقر (شلمغانى) در تأليف كتاب «التكليف» كارى نكرده‌بود. او فقط ابواب آن را مرتب می‌كرد و نزد حسين بن روح می‌برد و به وى نشان می‌داد و آن را اصلاح می‌نمود و پس از اصلاح بيرون مى‏آمد سپس براى ما نقل می‌كرد و به امر حسين بن روح دستور می‌داد كه نسخه‏اى از روى آن برداريم. ابو جعفر زكوزكى گفت: من كتاب مزبور را به خط خود در بغداد در چند طومار نوشتم.

ابن تمام می‌گويد: به وى گفتم: آقا! به من افتخار دهيد تا من هم از روى خط شما استنساخ كنم! ابو جعفر گفت: كتاب از دست من بيرون آمده‌است، پس رفتم و از ديگرى گرفتم و بعد از شنيدن حكايت نسخه‏اى از آن برداشتم. ابن تمام گفت: عبد اللَّه كوفى خادم حسين بن روح (رضى اللَّه عنه) براى من نقل كرد و گفت: بعد از صدور توقيع در مذمت و لعن محمد بن على شلمغانى در باره كتاب‌هاى او از حسين بن روح سؤال شد كه چگونه عمل به كتاب‏هاى او نمائيم؛ زيرا خانه‏هاى ما پر از آن است؟ گفت: من همان جوابى را به شما می‌دهم كه امام حسن عسكرى (عليه السّلام) به كسانى كه از حضرتش پرسيدند: چگونه عمل كنيم به كتب بنى فضال كه خانه‏هاى ما پر از آن است، داد. حضرت به آن‌ها فرمود: «خذوا ما رووا و ذروا ما رأوا»؛ «هرچه آن‌ها از راويان ديگر نقل كرده‏اند، عمل كنيد و آن‌چه را خودشان نقل كرده و در آن اظهار نظر نموده‏اند، ترک نمائيد».

شلمغانى در اول كتاب «غيبت» كه خود تصنيف كرده نوشته است: در باره اختلافى كه ميان من و آن مرد (يعنى حسين بن روح) كه خدا توفيقات او را افزون گرداند، پديد آمده من دخالتى در آن نداشته‏ام، بلكه جنايتى به من رسيده بود كه ناچار بودم بگويم به من جنايت شده‌است.

هم‌چنین در فصل آخر همان كتاب مى‏نويسد: «كسى كه منت خداوند بر وى بزرگ باشد، حجت بر او زياد می‌گردد و همواره در خوشی‌ها و بدی‌ها راست‌گوئى پيش می‌گيرد. ميان من و خدا سزاوار نيست كه جز راست‌گوئى از امر او چيزى بگويم با اين‌كه جنايت او نسبت به من بزرگ است اين مرد (حسين بن روح) از جانب امام زمان (عليه‌السّلام) براى كارى از كارها منصوب گشته و شيعه را نمی‌رسد كه از وى روى بگردانند با اين‌كه او به من جنايت نموده مع الوصف حكم اسلام مانند ساير مؤمنان بر او جارى است.[10]

آثار شلمغانی به جهت مقام علمی او و نزدیکی‌اش به حسین بن روح، پیش از انحراف و غلوش، نزد شیعیان معتبر بود و به آن‌ها مراجعه می‌کردند، برخی گفته‌اند که او پیش از انحراف و گرایش به غلو، ثقه بوده‌است.[11] شیخ طوسی نیز در کتاب الفهرست گفته است شیعیان به کتاب‌های شلمغانی تا پیش از انحرافش عمل می‌کرده‌اند.[12]

 

 

[1]. مسكويه رازى، ابو على، تجارب الأمم، مترجم: منزوى، على نقى، ج ‏5، ص 361 و 362.

[2]. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، تحقیق: شبیری زنجانی، سید موسی، ص ۳۷۸-۳۷۹.

[3]. زركلى، خير الدين، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و  المستعربين و المستشرقين،ج ‏6، ص 273.

[4]. رجال النجاشی، ص ۳۷۸.

[5]. صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ص ۱۳۷.

[6]. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبه، ص ۴۰۹.

[7]. تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج ۹، ص ۴۴۸؛ ویکی شیعه.

[8]. تهرانی، آقا بزرگ، ذريعه 25: 412؛ تجارب الأمم، مترجم»، ج ‏5، ص 361 و 362.

[9]. تجارب الأمم، ج ‏5، ص 361 و 362.

[10]. طوسي، محمد بن حسن، كتاب الغيبة للحجة، النص، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 389 و 390.

[11]. خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱۸، ص۵۳.

[12]. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص ۲۲۴.