کپی شد
آثار آیةالله وحید بهبهانی در حوزه علمیه
وحید بهبهانی نقش مهمی در از میان بردن صولت و قدرت اخباریان در حوزه داشت. بهقول شاگرد بهبهانی ابوعلی حائری، عراق، خصوصا کربلا و نجف، پیش از آمدن بهبهانی آکنده از اخباریان بود تا آنجا که، اگر کسی میخواست کتابی از نوشتههای فقهای اصولی را حمل کند، برای پرهیز از نجس شدن، آن را با دستمال بهدست میگرفت.[1] جنبشی که وحید بهبهانی در کربلا آغاز کرد، در نجف ثمر داد و با آمدن بحرالعلوم ، از شاگردان وحید بهبهانی، حوزه نجف با پشت سر گذاشتن ناملایمات دوره اخباریگری، به دوره جدیدی گام نهاد.[2]
دوره بعدی حوزه یعنی از قرن سیزدهم تا زمان حال که میتوان آنرا عصر کمال و اوج درخشش و زعامت علمی حوزه نجف دانست، نیز از مرحوم بهبهانی تأثیر گرفته است. با آغاز فعالیت علامه بحرالعلوم در نجف و عالمان و فقیهان بسیاری که بههمت وحید بهبهانی تربیت شده بودند، حوزه نجف عظمت و شکوه خود را بازیافت و از نو به مرکز علمی جهان تشیع تبدیل شد. تلاشهای شاگردان مستقیم و غیرمستقیم وحید بهبهانی معطوف مبارزه با اخباریگری و پاسخگویی به شبهات آنان و اثبات نیاز به قواعد اصولی در استنباط شد.[3] این کوششها ثمربخش بوده، علم اصول را بهکمال رساند و در زمینه فقه بهطور محسوسی باب بحث، نقد و تحلیل موضوعات و کاوش در آرای پیشینیان و ادلّه آنان گشوده شد.[4]
همچنین پس از او شیخ جعفر بن خضر نجفی، معروف به کاشف الغطاء به زعامت امامیه و ریاست حوزه علمیه نجف رسید. با مساعی او، میرزا محمد نیشابوری که به شدت برای حفظ و احیای مکتب اخباری میکوشید و حتی به حکومت قاجار نیز متوسل شده بود، از رقابت با اصولیان بازماند. کاشف الغطاء رساله «کشف الغطاء عن معایب المیرزا محمد عدوِّ العلماء» خود را برای طرد او نزد فتحعلی شاه به ایران فرستاد.[5]
صاحب قصص العلماء می نویسد: «آقامحمدباقر پس از مدتی اقامت در کربلا، گذران زندگی بر او بسیار سخت شد و بر آن شد که از کربلا به جای دیگری هجرت کند که شبی حضرت سیدالشهدا را در خواب دید. آن جناب به آقامحمدباقر خطاب فرمود که من راضی نیستم که از جوار من و بلاد من بیرون بروی. پس از آن، به کلی از تصمیم خود بازگشت و تا آخر عمر در همان جا ماندگار شد».[6]
یکی از کارهای مهم مرحوم وحيد بهبهانى اين بود كه شاگردان بسيار مبرّزى با ذوق فقاهت و اجتهاد تربيت كرد از جمله آنان، سيد مهدى بحرالعلوم، شيخ جعفر كاشف الغطاء، ميرزا ابوالقاسم گيلانى معروف به ميرزاى قمى.
ديگر اينكه مبارزهاى پيگير با گروه اخباريين كه در آن زمان نفوذ زيادى داشتهاند كرد و شكست سختى به آنها داد. پيروزى روش فقاهت و اجتهاد بر روش اخباريگرى تا حد زيادى مديون زحمات مرحوم وحيد بهبهانى است.[7]
[1]. مازندرانی حائری، محمدبن اسماعیل، منتهی المقال فی احوال الرجال، ج ۶، ص ۱۷۸.
[2]. رک: امین، سید محسن، «کلمات قصیرة حول اسلوب الدراسة فی النجف و نظام الحلقات»، تحقیق: شرقی، جمالی، ج ۱۰، ص ۱۵۸ ـ ۱۶۳.
[3]. رک: گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، ص ۲۳۴ ـ ۲۳۵.
[4]بحرالعلوم، محمد، «الدراسة و تاریخها فی النجف»، ص ۸۰.
[5].«کلمات قصیرة حول اسلوب الدراسة فی النجف و نظام الحلقات»، ج ۴، ص ۱۰۴؛ سایت ویکی شیعه.
[7]. مطهرى، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 20، ص 37.