searchicon

کپی شد

نقش خانواده در انتخاب دین و مذهب

از آن جا که انسان موجودی تأثیرپذیر از محیط اطراف خود اعم از خانواده، دوستان، نزدیکان و … می باشد. ناگزیر است که با بصیرت و تعقل و تفکر بیشتر و با چشمانی باز به اطراف خود بنگرد و جریانات مثبت و منفی محیط اطرافش را شناسایی کند تا در شناخت حقیقت و انتخاب مسیر از آن معارف بهره جوید.

در این سیر معرفتی، خانواده به عنوان یک کانون مهم و حیاتی می تواند در فرایند رشد و تربیت اعضاء خانواده، خصوصاً کودکان و نوجوانان و کم سن و سال ها تأثیر به سزایی داشته باشد. تا جائی که رعایت اصول صحیح تربیتی در خانواده زمینه ساز رشد و بالندگی فرزندان و موجب استحکام پایه های اعتقادی ایشان می گردد، اما از آن سو، ولنگاری، عدم پایبندی والدین به اصول تربیتی، آشفتگی و از هم پاشیدگی کانون خانواده، زمینه ساز بی اعتقادی و سقوط فرزندان در گمراهی و فساد و شک و تردید خواهد بود.

به منظور آن که فرزندان در چالش های شدید اعتقادی گرفتار نیایند و دچار شک و تردید و در نهایت بی اعتقادی نگردند می بایست نقش و تأثیر خانواده در تشویق فرزندان به تحقیق و مطالعه و دمیدن روح پرسشگری در ایشان تقویت شود.

پر واضح است که بین نقش مثبت خانواده و تقلید کورکورانه از والدین تفاوت هایی وجود دارد:

وقتی خانواده به دلیل مسئولیت هایی که بر دوش والدین است، نسبت به تغذیه معنوی و فکری فرزندان احساس مسئولیت می کنند (چنان که در ابعاد مادی و جسمی مسئولند) و با حفظ آزادی و اختیار و احترام به شخصیت فرزندان (با رعایت مقطع سنی ایشان) و تربیت سالم و مناسب، زمینه های لازم برای تحقیق و مطالعه و جستجوی حقیقت را از مسیرهای امن و مطمئن فراهم می سازند. در این فرایند نقش مثبت خانواده کاملاً مشاهده می شود.

از آن طرف وقتی والدین بدون داشتن مبنا و ملاک مناسب اعتقادی و صرفاً با پایه های سست تقلیدی، اعتقاد نه چندان محکم خود را به فرزندانشان تحمیل می کنند و در این انتقال هیچ فرصتی برای پرسش و جست و جوگری، مطالعه و تحقیق فرزندان لحاظ نمی کنند. فرزندان نیز در یک فضای کاملاً بسته، به صورت تقلیدی به دین و آیین آباء و اجدادی شان ایمان می آورند. و این ایمان و اعتقاد آن چنان محکم نیست که در مقاطع مختلف زندگی ایشان را از خطر شبهات دینی و اعتقادی رهایی بخشد و به یقین، دچار شک و تردید و در مواقعی حتی دچار گسست و انحرافات اعتقادی خواهند شد.

نتیجه آن که در فرایند رشد و تربیت انسان عواملی نظیر: وراثت، خانواده، محیط و اختیار و اراده انسان موثرند، بدون شک خانواده و محیط نقش به سزائی در تربیت دینی و استحکام یا تزلزل اعتقادی دارند، اما تنها منحصر کردن به این دو عامل یعنی؛ نادیده گرفتن نقش خود و اراده و اختیار و آزادی انتخابی که خداوند در پرتو عقل و منطق به انسان عطا فرموده است[1]. و بی شک طبق آموزه های قرآنی، مهمترین نقش را در هدایت و سعادتمندی انسان ایفاء می کند.

اما همان گونه که بیان شد محیط و خانواده هم می توانند در هدایت انسان ها تاثیرگذار باشند و  هم گمراهی آنان، لذا برای جلوگیری از تأثیرات منفی خانواده های فاسد و محیط ناسالم، تقلید کورکورانه، در انتخاب اصول اعتقادی ممنوع گشته است و انسان باید بتواند در انتخاب اصول اعتقادی خود حجت اقامه کند، از این روی لازم است با تأثیر پذیری از اصول متقن و صحیح خانواده و نیز با تعقل و تفکر در حقایق عالم هستی و تحقیق و تفحص در ادیان الهی و البته با استعانت از هدایت الهی و رجوع به فطرت پاک خدادادی مسیر صحیح (توحید) را از اشتباه، دین کامل (اسلام) را از ناقص و مذهب حقه (تشیع) را از باطل تشخیص داده و فارق از اعتقادات غلط آباء و اجدادی ( نه اصول صحیح تربیتی و مبانی مستدل اعتقادی خانواده) و بدور از تأثیر و تأثرات قومی و ملیتی، راه خود را انتخاب نماییم.

برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به نمایه های:

1. دلایل پذیرش اسلام ، سؤال 1146 (سایت: 1168).

2. دلایل عقلی حقانیت اسلام، سؤال 935 (سایت: 1008).

3. دلايل حقانيت اسلام ، سؤال 275 (سایت: 73).

که در سایت اسلام کوئست موجود است.


[1] برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به نمایه های:

1. صراط مستقيم و عوامل انحراف ، سؤال 164 (سایت: 1194).

2. اسلام و مسئله ی جبر و اختيار،سؤال 130 (سایت: 1237).