Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

عید قربان

چکیده مطالب عید قربان

عید به معناى بازگشت است؛ لذا به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى برطرف مى‏شود و ‏به پیروزی‌ها و راحتى‏هاى نخستین بازگشت مى‏‌کند، عید گفته مى‏شود.

عید قربان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی است که مسلمانان به جهت اطاعت حضرت ابراهیم (علیه السّلام) از پروردگار عالم در امر به قربانی فرزندش اسماعیل (علیه السّلام)، آن را گرامی می‌دارند.

در شرع مقدس اسلام براى عید قربان، آدابی همچون؛ قربانی کردن و نماز عید قرار داده شده است.

معنا و مفهوم عید قربان

واژه «عید» از فعل عاد، یعود (عود) اشتقاق یافته است. معانى مختلفى براى آن ذکر کرده‏اند؛ از جمله: «خوى گرفته»، «هرچه باز آید از اندوه و بیمارى و غم و اندیشه و…»، «روز فراهم آمدن قوم» و «هر روز که در آن حادثه بزرگى باشد».[1]

ابن منظور می‌گوید: برخى بر آنند که اصل واژه عید از «عادة‏» است؛ زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن (جمع شدن) در آن روز، عادت کرده‏اند.[2]

در تفسیر نمونه ذیل آیه 114 سوره مائده آمده است: عید در لغت از ماده عود؛ به معناى بازگشت است؛ لذا به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى بر طرف مى‏شود و ‏به پیروزی‌ها و راحتى‏هاى نخستین بازگشت مى‏‌کنند، عید گفته مى‏شود.[3]

واژه قربان از ماده قرب؛ به معنای نزدیک بودن است. اسْتِقْرَابا [قرب‏] الشي‏ءَ: آن چيز را نزديک يافت. اين كلمه ضدّ اسْتَبْعَدَهُ؛ آن چیز را دور یافت، است. إقْتَرَبَ- اقْتِرَاباً [قرب‏] الوعدُ: وعده يا ميعاد نزديک شد، اقترب الشيْئَانِ: آن دو چيز به هم نزديک شدند.[4]

بر این اساس با توجه به این که شخصی که قربانی می‌کند، در نظر دارد بدین وسیله به خداوند متعال تقرب بجوید، این عمل را قربانی می‌گویند.

عید قربان در قرآن و روایات

در قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السّلام) به مسئله عید قربان پرداخته شده که در ذیل به آن اشاره می شود:

عید قربان در آیات قرآن کریم:

ماده «قرب» که واژه قربان ریشه در آن دارد، بسیار در قرآن آمده است،[5] اما كلمه «قربان» در قرآن، دو بار آمده است.[6] واژه «عید» در قرآن تنها یک بار به کار رفته است: عيسى بن مريم (علیهما السّلام) به خداوند سبحان عرض كرد: «خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائده‏اى بر ما بفرست! تا براى اول و آخر ما، عيدى باشد، و نشانه‏اى از تو، و به ما روزى ده که تو بهترين روزى دهندگانى».[7]

گفتنی است که برخی از کلمات در قرآن آمده که ماده «قرب» در آن نیست، اما در روایات و به دنبال آن در تفاسیر، از آن به روز عید قربان، قربانی و … تعبیر و تفسیر  شده است:

الف. مفسران در تفسير «شاهد» و «مشهود»، سخنان بسيار دارند كه بعضى، آنها را تا سى وجه شمرده‏اند؛ از جمله آن که گفته‏اند: شاهد، روز عيد قربان و مشهود، روز عرفه است.[8]

ب. در آيه: «و الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ»،[9] از جابر از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) نقل شده: منظور از «الشّفع»، روز عيد قربان است و منظور از «الوتر»، روز عرفه، است.[10]

ج. بعضى درباره آیه «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ»،[11] گفته‏اند: معنايش اين است كه نماز عيد قربان بخوان، و شتر هم قرباني كن.[12]

اكثر مفسران گفته‏اند كه مراد از صلاة در آیه شریفه « فَصَلِّ لِرَبِّكَ»، نماز عيد قربان است و مراد از نحر در «وَ انْحَرْ»، كشتن حيوانى است كه از واجبات حج است يا منظور قربانى كردن است كه سنت است (و بعضى) گفته‏اند كه مراد از صلاة، نماز بامداد روز عيد قربان است و از نحر، قربانى كردن؛ زيرا كه پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) در روز عيد قربان، اول قربانى مى‏كرد و بعد از آن نماز بامداد مى‏گذارد، پس در اين آيه خداى تعالى به آن حضرت امر كرد كه اول، نماز مذكور را به جاى آور، بعد از آن قربانى كن.[13]

د. «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ؛[14] و سوگند به شب، هنگامى كه (به سوى روشنایى روز) حركت مى‏كند».

در این آیه شریفه، اگر الف و لام «اللّيل»؛ به معناى عموم باشد، تمام شب‌ها را شامل مى‏شود كه خود آيتى است از آيات خدا، و پديده‏اى است از پديده‏هاى مهم آفرينش، و اگر الف و لام آن، «عهد» باشد، اشاره به شب معينى است، و به تناسب سوگندهاى گذشته، منظور شب عيد قربان است كه حاجيان از عرفات به «مزدلفه» (مشعر الحرام) رفته و بعد از گذراندن شب در آن وادى مقدس به هنگام طلوع آفتاب به سوى سرزمين «منى» روان مى‏شوند- اين تفسير در رواياتى كه از معصومان (علیهم السّلام) نقل شده نيز آمده است.[15]

عید قربان در روایات

حضرت امام موسى بن جعفر (عليهما السّلام)، از پدرش حضرت امام جعفر صادق (عليه السّلام) روايت كرده كه فرمود: على بن ابى طالب (عليه السّلام) مى‏گويد: خوشش مى‏آمد از مردى كه خود را در طول سال، در چهار شب، ]برای عبادت[، فارغ مى‏نمايد: شب فطر، شب قربان، شب نيمه شعبان، اولين شب از ماه رجب.[16]

فلسفه قربانی کردن

با توجه به این که حضرت ابراهیم (علیه السلام) از سوی خداوند متعال مأمور شد تا فرزندش اسماعیل (علیه السلام) را قربانی کند، پس از سربلندی از آن امتحان، خداوند گوسفندی را فرستاد تا وی آن را به جای فرزندش قربانی کند، بر این اساس یک سنت ابراهیمی به نام قربانی کردن شکل گرفت.

در قرآن آمده است: پروردگارا! به من از صالحان [فرزندان صالح‏] ببخش!» ما او [ابراهيم‏] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت داديم! هنگامى كه با او به مقام سعى و كوشش رسيد، گفت: «پسرم! من در خواب ديدم كه تو را ذبح مى‏كنم، نظر تو چيست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور دارى اجرا كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت!». هنگامى كه هر دو تسليم شدند و ابراهيم جبين (پیشانی) او را بر خاک نهاد…، او را ندا داديم كه: «اى ابراهيم! آن رؤيا را تحقق بخشيدى (و به مأموريت خود عمل كردى)!»، ما اين گونه، نيكوكاران را جزا مى‏دهيم! اين مسلّماً همان امتحان آشكار است! ما ذبح عظيمى را فداى او كرديم، و نام نيک او را در امّت‌هاى بعد، باقى نهاديم! سلام بر ابراهيم! اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‏دهيم! او از بندگان با ايمان ما است!».[17]

اعمال و آداب عيد قربان

عيد قربان به عنوان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی، اعمال و آدابی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

1. روايت شده كه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) در عيد فطر و قربان -هر اندازه هوا سرد و يا گرم بود-، بُرد[18] مى‏پوشيد و عمامه به سر مى‏نهاد.[19]

2. روايت شده كه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) روز عيد فطر و قربان، وقتی براى نماز عيد خارج مى‏شد، صدايش را به تكبير بلند مى‏كرد. [20]

3. در كتاب «فقيه» از امام صادق (عليه السّلام) روايت شده كه (ضمن حديثى) فرمود: سنت بر آن جارى شده كه آدمى روز «عيد فطر»، قبل از رفتن براى خواندن نماز عيد در مصلّى، و در «عيد قربان» بعد از آن، افطار كند. [21]

4. قربانی کردن، نماز عید و خطبه و تکبیرات.

قربانی کردن

قربانی کردن برای کسانی که در حج حضور ندارند یک سنت و عمل مستحبی است، ولی تأکید زیادی بر انجام آن شده تا جایی که سفارش شده تا حد ممکن ترک نشود. در این زمینه به چند روایت اشاره می کنیم:

الف. محمد بن مسلم، از امام باقر (عليه السّلام) روايت کرده است که فرمود: قربانى براى کسى که قدرت داشته باشد از کوچک تا بزرگ، واجب است، و آن سنتى از سنت‌ها است.

ب. از علاء بن فضيل، از امام صادق (علیه السلام) روايت شده است که مردى از آن حضرت درباره قربانى سؤال کرد، ایشان فرمود: آن بر هر شخص مسلمان واجب است، مگر آن که قدرت آن را نداشته باشد. پس سائل به آن حضرت معروض داشت: رأى امام در باره عيال (خانواده) چيست (آیا بر آنان هم قربانی لازم است)؟ فرمود: اگر بخواهى ]برای آنان هم[ انجام می‌دهى و اگر بخواهى انجام نمی‌دهى، و اما تو آن را وامگذار.

ج. امّ سلمه (رضى‌اللَّه عنها) نزد پيامبر (صلّى اللَّه عليه و آله) آمد، و گفت: ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، عيد اضحى فرا می رسد، و من قیمت قربانى را در اختيار ندارم، پس آيا قرض کنم و قربانى کنم؟ فرمود: قرض بگیر؛ زيرا که آن قرضى ادا شده است.

د. رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) دو قوچ قربانى کرد، که يکى از آنها را به دست خودش ذبح نمود، بعد عرضه داشت: خدایا این از جانب من و از جانب کسانی از اهل بیتم که قربانی نکردند، و بعد دیگری را ذبح نمود و عرضه داشت: خدایا این از جانب من و از جانب کسانی از امتم که قربانی نکردند.[22]

دعای قربانی

گزارش شده که امير‌المؤمنين (عليه السّلام) به هنگام ذبح قربانی عرضه می‌داشت: «بسم اللَّه وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً مسلماً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ، إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، اللّهمّ‏ منك و لك؛ به نام خدا روى خود را به سوى كسى آوردم كه آسمان‌ها و زمين را آفريده، در حالى كه در دين خود خالص و مسلمانم، و من از مشركان نيستم، همانا كه نماز من، و عبادت و قربانيم، و زندگانيم و مرگم از آنِ اللَّه؛ پروردگار جهانيان است. خدايا اين قربانى از تو و براى تو است»، سپس عرضه می‌داشت: «پروردگارا اين قربانى از طرف پيامبر تو است»، آن گاه آن را ذبح می‌كرد، و قوچ ديگرى را هم از سوى خود ذبح می‌نمود.[23]

موارد مصرف قربانی

قربانى حج تمتع، داراى شروط و احكامى است که بعضی از آنها عبارت است از این که:

قربانی کننده، گوشت قربانى را سه بخش نمايد: بخشى را براى خوردن خويش نگه دارد، بخشى را هديه و بخش سوم را صدقه دهد.[24]

از حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) نقل شده كه از آن حضرت پرسيدند كه با گوشت قربانى چه كنند؟ حضرت فرمودند كه حضرت على بن الحسين و حضرت امام حسن (علیهم السّلام)، یک سوم آن را برای همسايگان مى‌فرستادند، یک سوم را به فقرا مى‌دادند و یک سوم را برای اهل خانه نگاه مى‌داشتند‌.[25]

البته برخی از فقها، دادن سهم فقرا را (در صورت امکان) لازم دانسته، اما دو مورد دیگر را مستحب می‌دانند.[26]

نماز عید قربان

نماز عید قربان در عصر ]حضور[ امام (عليه السلام) يا نايب خاصّ او، واجب است امّا در اين عصر (عصر غیبت)، مستحبّ است.[27]

کیفیت نماز عید قربان

نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است كه در ركعت اول بعد از خواندن حمد و سوره، بايد پنج تكبير بگويد و بعد از هر تكبير يک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم، تكبير ديگرى بگويد و به ركوع رود و دو سجده به جا آورد و برخيزد و در ركعت دوم، چهار تكبير بگويد و بعد از هر تكبير قنوت بخواند و تكبير پنجم را بگويد و به ركوع رود و بعد از ركوع دو سجده كند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.

در قنوت نماز عيد فطر و قربان، هر دعا و ذكرى بخوانند كافى است، ولى بهتر است اين دعا را به قصد اميد ثواب بخوانند: «اللّٰهُمَّ اهْلَ الْكِبْرِياءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ اهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَروتِ وَ اهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اهْلَ التَّقْوىٰ وَ الْمَغْفِرَةِ اسْأَلُكَ بِحَقِّ هٰذا الْيَوْمِ الَّذِى جَعَلْتَهُ لِلْمُسلِمينَ عيداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ كَرٰامَةً وَ مَزيداً انْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انْ تُدخِلَنى في كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ انْ تُخْرِجَنِى مِنْ كُلِّ سُوءٍ اخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً و آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوٰاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَليْهِمْ اللّٰهُمَّ إِنِّي اسْألُكَ خَيْرَ ما سَأَلَكَ بِهِ عِبٰادُكَ الصَّالِحُونَ وَ اعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبٰادُكَ الْمُخْلَصُونَ».[28]

اولین نماز عید قربان

بر اساس گزارش‌های تاریخی، اولین نماز عید قربان در سال دوم هجری انجام شد. در این زمینه به یک گزارش تاریخی پیرامون نماز عید قربان اشاره می‌کنیم:

در جریان جنگ بنی قینقاع، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، ابو لبابه را به عنوان جانشین خود در مدینه تعیین نمود و پرچم را به دست حضرت حمزه؛ عموی بزرگوار خود داد و غنیمت را به پنج بخش تقسیم کرد که چهار قسم آن را بین اصحاب تقسیم نمود و یک بخش آن را خودش برداشت و بنابر قولی، این اولین خمسی بود که حضرت برداشت. سپس حضرت برگشت در حالی که عید قربان بود، به مصلی رفت و نماز عید را با مسلمانان به جا آورد و این اولین نماز عیدی بود که حضرت به جا آورد.[29]

نظر به این که این جریان پس از جنگ بنی قینقاع است و این جنگ در سال دوم هجری اتفاق افتاد،[30] بر این اساس، اولین نماز عید قربان در سال دوم هجری برگزار شد.

 

آداب نماز عید قربان

یکی از اعمال عید قربان، نماز آن است که در آموزه‌های اسلامی، آدابی برایش بیان شده که به آن اشاره می شود:

1. برگزاری نماز عید در فضای باز:

امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در روز عيد فطر يا قربان به رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) گفتند: كاش در مسجد خودتان نماز عيد مى‏خوانديد! پاسخ داد: دوست دارم به فضاى باز بروم تا آفاق آسمان را نظاره كنم. [31]

2. خواندن دو رکعت نماز مستحبی پیش از رفتن به مصلی (در صورت حضور در مدینه):

امام صادق (عليه السّلام) فرمود: تنها در مدينه نه در غير آن، قبل از رفتن به مصلّى براى انجام نماز عيد فطر و قربان، خواندن دو ركعت نافله در مسجد پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) از سنّت است؛ زيرا رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) آن را انجام داده است. [32]

3. رفتن به سوی نماز  به هيئت رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) و أميرالمؤمنين (عليه السّلام)؛ یعنی انجام غسل، بر سر بستن عمامه سفيد در حالی که يک طرف آن به جلوى سينه و طرف ديگر به پشت سر انداخته شود، به دست گرفتن عصا و با پاى برهنه رفتن، گفتن چهار بار تكبير (اللَّه اكبر، اللَّه اكبر، اللَّه اكبر على ما هدانا، اللَّه اكبر على ما رزقنا من بهيمة الانعام، و الحمد للَّه على ما ابلانا).

در كتاب «عيون الاخبار» از «ياسر» خادم و «ريان بن صلت» و غير آن دو از ساير كسانى كه اخبار مربوط به امام رضا (عليه السّلام) را با مأمون در «مرو»، نقل كرده‏اند، در حديثى چنين ذكر شده: چون عيد فرا رسيد، مأمون از حضرت رضا (عليه السّلام) خواست تا سوار شده، براى اداى نماز عيد و خطبه خواندن به مصلی رود، پس چون مأمون اصرار زياد كرد، حضرت اظهار داشت: حال كه مجبور هستم، به همان وضع و هيئتى كه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) و أميرالمؤمنين (عليه السّلام) به نماز عيد تشريف می‌بردند، من هم آن گونه می‌روم. صبح روز عيد چون‏ آفتاب طلوع كرد، حضرت رضا (عليه السّلام) غسل كرد و عمامه سفيدى كه پارچه‏اش از پنبه بود، به سر بست و يک طرف آن را به جلوى سينه و طرف ديگر را به پشت سر انداخت و به تمام غلامان و خدمتگزاران خود نيز دستور داد، كه مانند او، عمل كنند و آماده شوند. سپس عصایى را كه دسته‏اش آهنى بود به دست گرفت و با پاى برهنه، در حالى كه لباس‌هايش را بالا زده و ساق پايش نمايان بود، آماده بيرون رفتن شد. غلامان با همان هيئت و قيافه جلو او ايستادند، حضرت نظرى به سوى آسمان كرد و چهار بار تكبير گفت: امام (عليه السّلام) با همان جلال و عظمت بر مردم نمايان شد، بر در خانه ايستاد (و با صداى بلند) فرمود: «اللَّه اكبر، اللَّه اكبر، اللَّه اكبر على ما هدانا، اللَّه اكبر على ما رزقنا من بهيمة الانعام، و الحمد للَّه على ما ابلانا». آن حضرت صدايش را به اين كلمات بلند كرد، و غلامان نيز با او هم صدا شدند: حضرت در هر ده قدم، يک بار توقف می كرد و چهار تكبير را (با صداى بلند) می‌گفت… . [33]

4. برگشتن از غیر راهی که از آن به نماز رفتند.

روايت شده كه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) وقتى براى‏ نماز عيد از راهى می‌رفت، هنگام برگشتن، از راه ديگر برمی‌گشت.[34]

جمع شدن نماز عید قربان با نماز جمعه

اگر نماز روز عید قربان يا فطر با روز جمعه مصادف شود؛ در صورت خواندن نماز عید، خواندن نماز جمعه لازم نیست، اما برگزاری نماز جمعه (در صورت فراهم بودن شرایط) مانعی ندارد و می‌توان در آن شرکت کرد و نماز جمعه را خواند.[35] همان‌طور که در روایاتی از شیعه و سنی به آن اشاره شده است؛ مانند:

امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «در ایام خلافت امام علی (علیه السّلام)، آن حضرت در خطبه نماز عيد فرمود: دو عيد جمع شده است و جمعى كه سختی كشيده‌اند و به اين ثواب رسیده‌اند، هر كس می‌خواهد می‌تواند در نماز جمعه حاضر شود و هر كس نمی‌خواهد بر او حرجى نيست و نيامدن به او ضرر نمى‏رساند و نماز ظهر را به جای نماز جمعه بخواند…».[36]

همچنین در روایتی نقل شده است: «پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نماز عید را خواند، سپس برای شرکت در نماز جمعه رخصت داد و فرمود: هر کسی که می‌خواهد می‌تواند در نماز جمعه شرکت کرده و آن‌را به جا آورد و هر کسی که نمی‌خواهد، اجازه دارد که نماز جمعه را نخواند».[37]

همچنین در منابع اهل سنت آمده است: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله)، زمانی که عید قربان و فطر با روز جمعه مصادف می‌شد، [هم نماز عید و هم نماز جمعه را برگزار می‌نمود] و در هر دو نماز، هر دو سوره را می‌خواند؛ یعنی در رکعت اول بعد از سوره حمد، سوره اعلی و در رکعت دوم بعد از سوره حمد، سوره غاشیه را می‌خواند.[38]

 

روزه عید قربان

به طور کلی می‌توان گفت در نزد تمامی فرق اسلامی، روزه گرفتن در عید قربان، خالی از اشکال نیست:

مطابق با دیدگاه فقهای شیعه که برگرفته از آموزه های دینی است،[39] دو روز از سال، روزه‌ گرفتن در آن حرام است: عيد قربان (دهم ماه ذى الحجه) و عيد فطر (اوّل ماه شوال).[40]

همچنین حکم روزه در روز عید قربان در مذاهب اهل سنت به شرح زیر می‌باشد:

1. مذهب حنفی بر این قائل است که روزه گرفتن در روز عید فطر، عید اضحی (قربان) و سه روز بعد از عید اضحی، مکروه تحریمی است، مگر در حج.[41] حنفی‌ها در بیشتر موارد تعبیر به “مکروه تحریمی” می‌نمایند نه تعبیر به حرمت، و مکروه تحریمی به معنای نزدیک به حرام است.[42]

2. از نظر شافعی، روزه در روز عید فطر و عید اضحی (عید قربان) و سه روز بعد از عید اضحی، هم در حج و هم در غیر حج، حرام است.[43]

3. از نظر حنابله، روزه در روز عید فطر و عید اضحی (عید قربان) در غیر حج حرام است، ولی در حج حرام نیست.[44]

4. روزه در روز عید فطر و عید اضحی از نظر مالکی حرام است.[45]

 

غسل روز عید قربان

از جمله غسل های مستحبی که فقها بر اساس روایات مطرح کرده‌اند، غسل روز عید قربان (دهم ذی الحجة) است.[46]

تکبیرات روز عید قربان

مستحب است در روز عید پس از نمازهای واجب، تکبیرات «اللَّه اكبر لا اله الّا اللَّه و اللَّه اكبر اللَّه‌ اكبر و للّه الحمد، اللَّه اكبر على ما هدانا و له الشّكر فيما ابلانا و الحمد للّه على ما رزقنا من بهيمة الانعام» گفته شود.

بر اساس روایاتی که از امام علی (علیه السّلام) نقل شده آن حضرت در روز عید قربان خطبه‌ای خواند و در ضمن آن گفت: اللَّه اكبر اللَّه اكبر لا اله الّا اللَّه و اللَّه اكبر اللَّه اكبر و للّه الحمد اللَّه اكبر على ما هدانا و له الشّكر فيما ابلانا و الحمد للّه على ما رزقنا من بهيمة الانعام… .

آن حضرت این تکبیرات را پس از نماز ظهر روز عید شروع می‌کرد و پس از هر نمازی تا صبح روز دوازدهم ذی الحجة ادامه می‌داد.[47]

زیارت امام حسین (علیه السّلام) در شب عید قربان

یکی از آداب مهم شب عید قربان، زیارت امام حسین (علیه السّلام) است که علاوه بر تأکید بر زیارت در آن شب، زیارت خاصی نیز وارد شده است.

1. ابان از امام صادق (علیه السّلام) نقل می‌کند: کسی که امام حسین (علیه السّلام) را در یکی از سه شب زیارت کند گناهان گذشته و آینده‌اش آمرزیده می‌شود. راوی می‌گوید: پرسیدم چه شب‌هایی؟ حضرت شب های عید قربان را ذکر کردند.[48] علامه مجلسی در ذیل این روایت می‌گوید: شاید مراد از شب‌های عید قربان، شب عید قربان و دو شب بعد از آن باشد.[49]

2. در آداب و اعمال شب عید فطر و قربان آمده است:

زمانی که خواستی زیارت امام حسین (علیه السّلام) را بخوانی، مقابل گنبد قبر حضرت بایست در حالی که اجازه می‌گیری بگو: يَا مَوْلَايَ يَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ يَا ابْنَ رَسُولِ‌اللَّهِ عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ أَمَتِكَ الذَّلِيلُ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ الْمُصَغَّرُ فِي عُلُوِّ قَدْرِكَ وَ الْمُعْتَرِفُ بِحَقِّكَ جَاءَكَ مُسْتَجِيراً بِكَ قَاصِداً إِلَى حَرَمِكَ مُتَوَجِّهاً إِلَى مَقَامِكَ مُتَوَسِّلًا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ أَ أَدْخُلُ يَا مَوْلَايَ أَ أَدْخُلُ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ يَا مَلَائِكَةَ اللَّهِ الْحَافِّينَ الْمُحْدِقِينَ بِهَذَا الْحَرَمِ الْمُقِيمِينَ فِي هَذَا الْمَشْهَدِ، پس اگر دلت شکست و اشکت جاری شد، این علامت قبولی و اجازه است.

بعد از آن در حالی که با پای راست داخل حرم شدی بگو: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ اللَّهُمَ‏ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبارَكاً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ‏.

در ادامه بگو: اللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيراً وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً وَ سُبْحَانَ اللَّهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْمَاجِدِ الْأَحَدِ الْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ الْمُتَطَوِّلِ الْحَنَّانِ الَّذِي مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لِي زِيَارَةَ مَوْلَايَ بِإِحْسَانِهِ وَ لَمْ يَجْعَلْنِي عَنْ زِيَارَتِهِ مَمْنُوعاً وَ لَا عَنْ ذِمَّتِهِ مَدْفُوعاً بَلْ تَطَوَّلَ وَ مَنَحَ.

سپس داخل شو و خودت را کنار قبر برسان بایست و با حالت تضرع و گریه بگو: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ أَمِينِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عَلِيٍّ حُجَّةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ‏ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَرُّ التَّقِيُّ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ جَاهَدْتَ‏ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ‏ حَتَّى اسْتُبِيحَ حَرَمُكَ وَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً.

سپس در حالی که دلت شکسته و اشکت جاری است بر بالای سر بایست و بگو: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَطَلَ الْمُسْلِمِينَ يَا مَوْلَايَ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الطَّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِيَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّينِ وَ أَرْكَانِ الْمُسْلِمِينَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلَامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا ثُمَّ تَنْكَبُّ عَلَى الْقَبْرِ.

بعد ادامه بده: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏ يَا مَوْلَايَ أَنَا مُوَالٍ لِوَلِيِّكُمْ وَ مُعَادٍ لِعَدُوِّكُمْ وَ بِإِيَابِكُمْ مُوقِنٌ وَ بِشَرَائِعِ دِينِي وَ خَوَاتِيمِ عَمَلِي وَ قَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ يَا مَوْلَايَ أَتَيْتُكَ خَائِفاً فَآمِنِّي وَ أَتَيْتُكَ مُسْتَجِيراً فَأَجِرْنِي وَ أَتَيْتُكَ فَقِيراً فَأَغْنِنِي سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ أَنْتَ مَوْلَايَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ آمَنْتُ بِسِرِّكُمْ وَ عَلَانِيَتِكُمْ وَ بِظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ وَ اوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ التَّالِي لِكِتَابِ اللَّهِ وَ أَمِينُ اللَّهِ الدَّاعِي إِلَى اللَّهِ‏ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ‏.

بعد از آن بالای سر حضرت دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام بگو: اللَّهُمَّ لَكَ صَلَّيْتُ وَ لَكَ رَكَعْتُ وَ لَكَ سَجَدْتُ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ وَ الرُّكُوعُ وَ السُّجُودُ إِلَّا لَكَ لِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلَامِ وَ ارْدُدْ عَلَيَّ مِنْهُمُ السَّلَامَ وَ اجْعَلْ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ هَدِيَّةً مِنِّي إِلَى سَيِّدِيَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عليه [آلِهِ‏] وَ تَقَبَّلْهُمَا مِنِّي وَ أْجُرْنِي عَلَيْهِمَا أَفْضَلَ أَمَلِي وَ رَجَائِي فِيكَ وَ فِي وَلِيِّكَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ.

سپس خودت را به قبر بچسبان و ببوس و بگو:

السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ اللَّهُمَّ! إِنِّي أُشْهِدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ الثَّائِرُ بِحَقِّكَ أَكْرَمْتَهُ بِكَرَامَتِكَ وَ خَتَمْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ جَعَلْتَهُ‏ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ أَكْرَمْتَهُ بِطِيبِ الْوِلَادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّتَكَ عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النَّصِيحَةَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ حَتَّى يَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ خَيْبَةِ الضَّلَالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ مِنَ الْآخِرَةِ بِالْأَدْنَى وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أُولِي الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِراً مُحْتَسِباً مُقْبِلًا غَيْرَ مُدْبِرٍ لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ حَتَّى سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِيلًا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً.

بعد رو به قبر علی بن حسین (علی اکبر) که پایین پای امام حسین (علیهما السّلام) است بگو:

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمَظْلُومُ الشَّهِيدُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي عِشْتَ سَعِيداً وَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً شَهِيداً.

بعد از آن رو به قبور سایر شهداء بگو: السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الذَّابُّونَ عَنْ تَوْحِيدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ‏ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي فُزْتُمْ فَوْزاً عَظِيما.[50]

اعلام سوره برائت در روز عید قربان

هنگامى كه آيات چندى از سوره برائت نازل شد، رسول اكرم (صلّى اللّه عليه و آله) به ابوبكر دستور فرمود كه به سوى مكه برود و برای مردم این آیات را بخواند. جبرئيل امين (علیه السّلام) بر رسول گرامى اسلام (صلّى اللّه عليه و آله) نازل شده گفت: لا يبلغ عنك إلا عليّ؛ يعنى وظيفه رسالت تو را به جاى تو انجام نمی‌دهد، جز علی (علیه السّلام). آن گاه رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله)، على (علیه السّلام) را خواست، به او دستور داد سوار بر شتر عضباء شده، خود را به ابو بكر برساند و سوره را از او بگیرد و بر مردم مکه بخواند. ابو بكر نيز به سوى مدينه بازگشت. عرض كرد: يا رسول اللّه آيا درباره من دستورى صادر شد؟. رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله) فرمود: نه، جز اين‌كه آفريدگار امر فرمود كه این وظيفه را كسى انجام نمی‌دهد مگر مردی از تو (از اهل بیت تو). بعد از ظهر روز عيد قربان (روز حج اکبر) بود که حضرت علی (علیه السّلام) وارد مکه شد، ایستاد و فرمود: من فرستاده رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به سوی شما هستم. بعد سوره را این گونه قرائت کرد: «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ- فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ»،[51] … .[52]

کتابنامه عید قربان

  1. قرآن کریم.
  2. ‏ سید ابن طاووس، على بن موسى؛ إقبال الأعمال؛ ناشر: دار الكتب الإسلاميه‏، چاپ دوم‏، تهران‏، 1409 ق‏.
  3. ابن اثیر، عزالدین؛ الكامل؛ بيروت، دار صادر – دار بيروت، 1385/1965.
  4. ابن حبان تمیمی؛ الإحسان فی تقریب صحیح ابن حبان؛ تحقیق و تعلیقه: شعیب الأرنؤوط؛ مؤسسة الرسالة، چاپ اول، بیروت، 1408ق.
  5. ابن مشهدی، محمد بن جعفر؛ المزار الکبیر؛ محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد؛ دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، قم، 1419ق.
  6. ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب؛ ‌محقق: فارس (صاحب الجوائب)، احمد؛‌ دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر‌، چاپ سوم، بیروت، 1414ق‌.
  7. بهجت، محمد تقی؛ جامع المسائل؛ دفتر معظم‌له، چاپ دوم، قم، 1426ق.
  8. بیهقی، احمد بن حسین؛ السنن الکبری؛ محقق: عطا، محمد عبد القادر؛ دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، بیروت، 1424ق.
  9. جزيرى، عبد الرحمن- غروى، سيد محمد- ياسر مازح‌؛ الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البيت وفقاً لمذهب أهل البيت عليهم السلام؛ ناشر: دار الثقلين‌، چاپ اول، ‌بيروت- لبنان، 1419 ه‍ ق‌. ‌
  10. حرّ عاملی؛ وسائل الشیعة؛ مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، قم، 1409ق.
  11. حسينى جرجانى، سيد امير ابوالفتوح؛ آيات الأحكام؛ تحقيق: اشراقى سرابى، ميرزا ولى الله؛ ناشر: انتشارات نويد، چاپ اول، تهران، 1404ق.
  12. خمینی، سید روح الله؛ توضیح المسائل (محشّی)؛ گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین؛ دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، قم، 1424ق.
  13. دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه دهخدا.
  14. راغب اصفهانى، حسین بن محمد؛ مفردات ألفاظ القرآن؛‌ محقق: داودى، صفوان عدنان؛ دار العلم- الدار الشامیة‌، چاپ اول‌، لبنان – سوریه‌، 1412ق‌.‏
  15. سایت واژه یاب، لغت نامه دهخدا.
  16. سلمی نیسابوری، أبو بکر محمد بن إسحاق؛ صحیح ابن خزیمة؛ محقق: أعظمی، محمد مصطفی؛ المکتب الإسلامی، بیروت، بی‌تا.
  17. سید ابن طاوس؛ الإقبال بالأعمال الحسنة فيما يعمل مرة في السنة؛ دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، تهران، 1409ق.
  18. سیوطى، جلال الدین؛ الدر المنثور فى تفسیر المأثور؛ کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، 1404ق.
  19. سيد ابن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل؛ ناشر: انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم،‌ چاپ اول، قم- ایران، 1406 ه‍ ق. ‌
  20. شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد؛ مسند احمد؛ تحقیق: الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران؛ اشراف: ترکی، عبد الله بن عبد المحسن،
  21. صدوق؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام؛ محقق / مصحح: لاجوردى، مهدى؛، ناشر: نشر جهان‏، چاپ اول، تهران، 1378 ق‏.‏
  22. صدوق، محمد بن علی؛ من لا یحضره الفقیه؛ دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، قم، 1413ق.
  23. طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم؛ العروة الوثقی (المحشّٰی)؛ گردآورنده: محسنی سبزواری‌، احمد؛ دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، قم، 1419ق.
  24. طباطبايى، سيد محمد حسين؛ الميزان فى تفسير القرآن؛ دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، قم، 1417ق.
  25. طبرسی؛ إعلام الورى بأعلام الهدى؛  ناشر: اسلاميه‏، چاپ سوم، تهران‏، 1390 ق.‏
  26. طوسى، محمد بن حسن؛ الجمل و العقود في العبادات؛ مترجم: واعظ زاده‌ خراسانى، محمد؛ ناشر: مؤسسه نشر دانشگاه فردوسى مشهد، چاپ اول، مشهد، 1387ق.
  27. عیاشى، محمد بن مسعود؛ کتاب التفسیر؛ محقق: رسولى محلاتى، سید هاشم؛ چاپخانه علمیه، تهران، 1380ق.
  28. کوفی، محمد بن محمد اشعث؛ الجعفریات (الأشعثیات)؛ مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول، تهران، بی تا.
  29. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏؛ کافی؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، تهران‏، 1407 ق‏.
  30. مجلسی، محمد باقر؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام)؛ محقق: جمعى از محققان؛ دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، بیروت، 1403ق‏.‌
  31. مجلسی، محمدتقی؛ لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه؛ مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، قم، 1414ق.
  32. مغنیه، محمد جواد‌؛ الفقه علی المذاهب الخمسة؛ دار التیار الجدید، دار الجواد، چاپ دهم، بیروت، 1421ق.
  33. مفيد، محمد بن محمد؛ المقنعة؛ ناشر: كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد (رحمة الله عليه‏)، چاپ اول‏، قم‏، 1413ق‏.
  34. مکارم شیرازى، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، تهران، 1374ش.
  35. مکارم شيرازى، ناصر، مناسك جامع حج؛ محقق/ مصحح: ابو القاسم عليان نژاد دامغانى؛ ناشر: انتشارات مدرسة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام، چاپ اول، قم-ایران، 1426 ه‍ ق.‌
  36. موسوی خویی، سید ابو القاسم؛ موسوعة الإمام الخوئی؛ مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی، چاپ اول، قم، 1418ق.
  37. نجفی، محمد حسن؛ مجمع الرسائل (محشّی)؛ مؤسسه صاحب الزمان(ع)، چاپ اول، مشهد، 1415ق.

[1]. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، واژه عید.

[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ‌محقق: فارس (صاحب الجوائب)، احمد، ج 3، ص ۳۱۹.

[3]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 5، ص 131.

[4]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن،‌ محقق: داودى، صفوان عدنان، ص 663، «الْقُرْبُ و البعد يتقابلان. يقال: قَرُبْتُ منه أَقْرُبُ، و قَرَّبْتُهُ أُقَرِّبُهُ قُرْباً و قُرْبَاناً، و يستعمل ذلك في المكان، و في الزمان، و في النّسبة، و في الحظوة، و الرّعاية، و القدرة».

[5]. مائده، 27 و 106؛ توبه، 99 و 113؛ احقاف، 28؛ مریم، 52؛ انعام، 152؛ فاطر، 18.

[6]. مائده، 27، وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما؛ احقاف، 28، فَلَوْ لا نَصَرَهُمُ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْباناً آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُ.

[7]. مائده، ۱۱۴، «قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقين».

.[8] طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج‏20، ص 250.

[9]. فجر، 3.

.[10] ر.ک: الميزان فى تفسير القرآن، ج‏20، ص 286.

[11]. کوثر، 2.

[12] سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، ج ‏6، ص 403، «و اخرج ابن جرير عن قتادة فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ قال صلاة الأضحى و النحر نحر البدن».

[13]. حسينى جرجانى، سيد امير ابوالفتوح، آيات الأحكام، تحقيق: اشراقى سرابى، ميرزا ولى الله، ج ‏1، ص 188.

[14]. فجر، 4.

[15]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏26، ص 446 و 447.

.[16] سید بن طاوس، الإقبال بالأعمال الحسنة فيما يعمل مرة في السنة، ج‏1، ص 421، «رُوِّينَا ذَلِكَ بِإِسْنَادِنَا إِلَى جَدِّي أَبِي جَعْفَرٍ الطُّوسِيِّ رَحِمَهُ اللَّهُ فِيمَا رَوَاهُ عَنِ الصَّادِقِ ع عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ كَانَ يُعْجِبُهُ أَنْ يُفَرِّغَ نَفْسَهُ أَرْبَعَ لَيَالٍ فِي السَّنَةِ وَ هِيَ أَوَّلُ لَيْلَةٍ مِنْ رَجَبٍ وَ لَيْلَةُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ وَ لَيْلَةُ الْفِطْرِ وَ لَيْلَةُ الْأَضْحَى»‏.

[17]. الصافات، 100 – 111، «رَبِّ هَبْ لي‏ مِنَ الصَّالِحينَ فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَليمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى‏ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى‏ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُني‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرينَ فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبينِ وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنينَ إِنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبينُ وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظيمٍ وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرينَ سَلامٌ عَلى‏ إِبْراهيمَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنينَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنينَ».

[18]. دهخدا می‌گوید: برد، نوعی از جامه است. جامه‌ای قیمتی و گرانبها. پارچه‌ای که در یمن بافته می‌شده یا خاص یمن بوده است. قماش که از پشم شتر سازند. قماشی است مخصوص یمن که آنرا برد یمانی گویند. ر.ک: سایت واژه یاب، لغت نامه دهخدا.

[19]. مفيد، محمد بن محمد، المقنعة، ص 202‏. «روى أنّ النّبي صلّى اللّه عليه و آله كان يلبس في العيدين بردا و يعتم، شاتيا كان او قايظا».

[20]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام)، محقق: جمعى از محققان؛ ج ‏88، ص 118‏، «‌كان النبيّ صلّى اللّه عليه و آله يخرج يوم الفطر و الاضحى‏ رافعا صوته بالتكبير».

[21]. صدوق، محمد بن علی؛ من لا یحضره الفقیه؛ ج ‏1، ص 508. «عن أبي عبداللّه (عليه السّلام)- في حديث- قال: جرت السنّة؛ أن يأكل الانسان يوم الفطر قبل أن يخرج إلى المصلّى و لا يأكل في الأضحى إلّا بعد الخروج إلى المصلّى، من لا يحضره الفقيه».

[22]. برگرفته از صدوق، محمد بن علی، من لا يحضره الفقيه، ج ‏2، ص 488 و 489.

[23]. صدوق، محمد بن علی، من لا يحضره الفقيه، ج ‏2، ص 489.

[24]. طوسى، محمد بن حسن، الجمل و العقود في العبادات، مترجم: واعظ زاده‌ خراسانى، محمد، ص 354، (اين حكم از آيه شريفه « لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ في‏ أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ» استفاده می شود).

[25]. مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج ‌7، ص 55.

[26]. مکارم شیرازی، مناسك جامع حج، ص 305‌.

[27]. بهجت، جامع المسائل، ج ‌1، ص 241‌.

[28]. خمينى، سيد روح اللّٰه، توضيح المسائل (محشّٰى)، محقق/ مصحح: بنى هاشمى خمينى‌، سيد محمد حسين، ج ‌1، ص 824 و 825‌.

[29]. ابن اثیر، عزالدین، الكامل، ج ‏2،ص 138، «كان قد استخلف على المدينة أبا لبابة، و كان لواء رسول الله، صلّى الله عليه و سلّم، مع حمزة، و قسم الغنيمة بين أصحابه و خمسها، و كان أوّل خمس أخذه رسول الله، صلّى الله عليه و سلّم، في قول. ثمّ انصرف رسول الله، صلّى الله عليه و سلّم، و حضر الأضحى و خرج إلى المصلّى فصلّى بالمسلمين، و هي أوّل صلاة عيد صلّاها».

[30]. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 80، «ثُمَّ كَانَتْ غَزْوَةُ بَنِي قَيْنُقَاعَ يَوْمَ السَّبْتِ لِنِصْفٍ مِنْ شَوَّالٍ عَلَى رَأْسِ عِشْرِينَ شَهْراً مِنَ الْهِجْرَةِ».‏

[31]. کلینى، محمد بن یعقوب، كافي، ج ‏3، ص 460، «عن أبي عبد اللّه (عليه السّلام): قيل لرسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله يوم الفطر أو يوم الأضحى: لو صلّيت في مسجدك!. فقال: إنّي أحبّ أن أبرز إلى آفاق السماء».

[32]. همان، ص 461، «عن أبي عبد اللّه (عليه السّلام) قال: ركعتان من السنّة ليس تصلّيان في موضع إلّا بالمدينة. و تصلّى في مسجد رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله) في العيدين قبل أن يخرج إلى المصلّى، ليس ذلك إلّا بالمدينة لأنّ رسول اللّه فعله».

[33]. صدوق، محمد بن علی، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ‏2، ص 150. «عن ياسر الخادم، و عن ريّان بن صلت، و غيرهما من محدّثى أخبار أبي الحسن الرضا (عليه السّلام) في حديث: فلمّا حضر العيد بعث المأمون إلى الرّضا (عليه السّلام) يسأله أن يركب و يحضر العيد و يخطب- إلى أن قال:- فلمّا الحّ عليه. قال (عليه السّلام): يا أمير المؤمنين ان اعفيتني من ذلك فهو أحبّ إلى، و إن لم تعفنى‏ خرجت كما كان يخرج رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله) و كما خرج أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب (عليه السّلام).- إلى أن قال:- فلمّا طلعت الشمس قام الرّضا (عليه السّلام) فاغتسل و تعمم بعمامة بيضاء من قطن و ألقى طرفا منها على صدره، و طرفا بين كتفيه و شمّر، ثمّ قال لجميع مواليه: افعلوا مثل ما فعلت. ثمّ أخذ بيده عكازة و خرج، و نحن بين يديه، و هو (عليه السّلام) حاف قد شمّر سراويله إلى نصف الساق، و عليه ثياب مشمرة فلمّا قام و مشينا بين يديه رفع رأسه إلى السّماء و كبّر أربع تكبيرات و لمّا طلع الرضا (عليه السّلام) وقف وقفة على الباب و قال: «اللّه أكبر، اللّه أكبر اللّه أكبر على ما هدانا، اللّه أكبر على ما رزقنا من بهيمة الأنعام، و الحمد للّه على ما أبلانا» و رفع بذلك صوته و رفعنا أصواتنا. فقالها ثلاث مرّات. و كان أبو الحسن (عليه السّلام) يمشي و يقف في كلّ عشرة خطوة وقفة، يكبّر اللّه أربع مرّات…».

[34]. مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج ‏5، ص 258. «انّ النّبي (صلّى اللّه عليه و آله) كان إذا خرج‏ إلى العيد لم يرجع في الطريق الّذي بدأ فيه يأخذ في طريق غيره».

[35]. ر.ک: نجفی، محمد حسن، مجمع الرسائل (محشّی)، ص 409؛ طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی (المحشّٰی)، گردآورنده: محسنی سبزواری‌، احمد، ج 3، ص 401؛  موسوی خویی، سید ابو القاسم، موسوعة الإمام الخوئی، ج 19، ص 340 و 341.

[36]. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 7، ص 447؛ ر.ک: کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات (الأشعثیات)، ص 45.

[37]. بیهقی، احمد بن حسين، السنن الكبرى، محقق: عطا، محمد عبد القادر، ج 3، ص 443 و 444.

[38]. ابن حبان تمیمی، الإحسان في تقريب صحيح ابن حبان، تحقیق و تعلیقه: شعيب الأرنؤوط، ج 7، ص 62 و 63؛ سلمي نيسابوري، أبو بكر محمد بن إسحاق، صحيح ابن خزيمة، محقق: أعظمي، محمد مصطفى، ج 2، ص 358؛ شیبانی، أبو عبدالله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق: الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف: ترکی، عبد الله بن عبد المحسن، ج 30، ص 333.

[39]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏4، ص 83 – 85. «عَنِ الزُّهْرِيِ‏ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) قَالَ: … وَ أَمَّا الصَّوْمُ‏ الْحَرَامُ فَصَوْمُ يَوْمِ الْفِطْرِ وَ يَوْمِ الْأَضْحَى».

[40]. خمینی، سیدروح‌الله، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج ‌1، ص 964.

[41]. الجزيري، عبد الرحمن- الغروي، السيد محمد- ياسر مازح‏، الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت، ج 1، ص 720؛ مغنية، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسة، ج 1، ص 160.

[42]. همان، ص 160.

[43]. الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت، ج 1، ص 720؛ الفقه علی المذاهب الخمسة، ج 1، ص 160.

[44]. الفقه علی المذاهب الخمسة، ج 1، ص 160.

[45]. همان، ص 720؛ همان، ص 160.

[46]. سید ابن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 61. «ذكر ما نورده من الأغسال المندوبة؛ و هو غسلُ التوبةِ و غسلُ الجمعةِ و غسلُ أول ليلة من شهر رمضان و غسلُ كل ليلة مفردةٍ منه و أفضلُ أغسالِهِ غسلُ ليلةِ النصف منه و غسلُ ليلةِ سبع عشرة منه و غسلُ ليلةِ تسع عشرة منه و غسلُ ليلةِ إحدى و عشرين منه و غسلُ ليلةِ ثلاث و عشرين منه. و ذكر الشيخ أبي قُرَّة رحمه الله في كتابه عمل شهر رمضان غسلَ ليلةِ أربع و عشرين منه و غسلَ ليلةِ خمس و عشرين منه و ليلةِ سبعٍ و عشرين منه و ليلةِ تسعٍ و عشرين منه و روى في ذلك روايات و غسل ليلة عيد الفطر و غسل يوم عيد الفطر- و غسل يوم عرفة و هو تاسع ذي الحجة و غسل عيد الأضحى‏ عاشر ذي الحجة و غسل يوم الغدير ثامن عشر ذي الحجة و غسل يوم المباهلة و هو رابع و عشرين ذي الحجة و غسل يوم مولد النبي ص و هو يوم سابع عشر ربيع الأول و غسل صلاة الكسوف إذا كان قد احترق كله و تركها متعمدا فيغتسل و يقضيها و غسل صلاة الحاجة و غسل صلاة الاستخارة و غسل الإحرام و غسل دخول الحرم و غسل دخول المسجد الحرام و دخول الكعبة و دخول المدينة و دخول مسجد النبي ص و عند زيارته عليه أكمل الصلاة و عند زيارة الأئمة من عترته أين كانت قبورهم عليهم‏».

[47]. صدوق، محمد بن علی، من لا يحضره الفقيه، ج ‏1، ص 518.

[48]. سید ابن طاووس، إقبال الأعمال (ط – القديمة)، ج ‏1، ص 421. «أَبَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) قَالَ مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ (علیه السّلام) لَيْلَةً مِنْ ثَلَاثٍ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ قَالَ قُلْتُ وَ أَيَّ اللَّيَالِي فَذَكَرَ لَيَالِيَ الْأَضْحَى‏».

[49]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام)، محقق: جمعى از محققان، ج 88، ص 126، ح 22.

[50]. شهيد اول، محمد بن مكى‌ عاملى، المزار في كيفية زيارات النبي و الأئمة الأطهار عليهم السلام‌، ص 154- 161.

[51]. برائت، 1 و 2.

[52]. ر.ک: عياشى، محمد بن مسعود، كتاب التفسير، تحقيق: رسولى محلاتی، سيد هاشم، ج ‏2، ص 73 و 74، «عن حريز عن أبي عبد الله (ع) قال إن رسول الله (ص) بعث أبا بكر مع براءة إلى الموسم- ليقرأها على الناس، فنزل جبرئيل فقال: لا يبلغ عنك إلا علي، فدعا رسول الله (ص) عليا فأمره أن يركب ناقة العضباء و أمره أن يلحق أبا بكر فيأخذ منه براءة و يقرأه على الناس بمكة، فقال أبو بكر: أ سخطه فقال: لا إلا أنه أنزل عليه لا يبلغ إلا رجل منك، فلما قدم على مكة و كان يوم النحر بعد الظهر- و هو يوم الْحَجِّ الْأَكْبَرِ، قام ثم قال: إني رسول رسول الله إليكم، فقرأها عليهم: «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ- فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ» عشرين من ذي الحجة و محرم و صفر و شهر ربيع الأول و عشرا من شهر ربيع الآخر، و قال: لا يطوف بالبيت عريان و لا عريانة، و لا مشرك- إلا من كان له عهد عند رسول الله، فمدته إلى هذه الأربعة الأشهر».