Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

خصوصیات فردی ‏حضرت عباس (علیه السّلام)

مشخصات دقیق جسمی هیچ‌کدام از امامان (علیهم السلام) و اصحاب ایشان را نمی‌توان از کتاب‌های تاریخی به دست آورد؛ لذا بسیاری از آنچه که امروزه در باره شکل و شمایل آن بزرگواران گفته می‌شود، سند معتبری ندارد.

در عین حال، در مورد حضرت عباس (علیه السلام) در برخی گزارش‌ها آمده است آن حضرت مردی زیبا، خوش سیما و آراسته بود که چهره دلربایش، هر بیننده ای را به تحسین وامی داشت. او چون ماه تمام، در میان هاشمیان می‌درخشید به گونه ای که به او ماه بنی‌هاشم می‌گفتند. جدّ او، عبد مناف را «ماه بطحاء»[1] و عبداللّه،[2] پدر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را «ماه حرم» می‌خواندند. حضرت عباس (علیه السلام) نیز «ماه بنی هاشم» لقب گرفت تا لقب گویایی برای چهره رعنا و دلکش او باشد. گذشته از آن، در برخی از گزارش های تاریخی آمده است که وی مردی تنومند و دارای ورزیدگی اندام و تناسب اعضا بود که بیانگر توان جسمی بالای او بوده است. گفته شده او هر گاه بر اسب تناوری سوار می‌شد، پاهایش به زمین می‌رسید. برهمین اساس در برخی منابع آمده است: « کانَ العَبَّاسُ (علیه السلام) رَجُلاً وَسِیماً جَسِیماً جَمِیلاً وَ یَرْکَبُ الفَرَسَ المُطَّهَمَ وَ رِجْلاهُ تَخُطَّانِ فِی الأرِض، و کانَ یُقالُ لَهُ قَمَر بَنی‏ هاشِم‏»؛ «عباس مردی زیبا، تنومند و آراسته بود که هر گاه بر اسب تناوری سوار می شد پاهایش به زمین می رسید و این گونه بود که به او ماه بنی هاشم گفته می شد».[3]

در اینجا لازم است به نکته ای اشاره شود: به نظر می آید در این عبارت مبالغه شده باشد؛ چرا که اگر بلندقدترین افراد جامعه را هم در نظر بگیریم، بعید است که از روی اسبی تنومند پای فرد به زمین برسد. پس آنچه به ذهن می رسد این است که گوینده این سخن، در صدد بیان قد رسا، کشیده و تنومند آن حضرت بوده است.

 

[1]. ابن الكلبى، هشام بن محمد، كتاب الأصنام (تنكيس الأصنام)، تحقيق: زكى باشا، احمد، ص 32.

[2]. يعقوبى، احمد بن ابى يعقوب، ترجمه: آيتى، محمد ابراهيم، ص 309.

[3]. ابو الفرج اصفهانى، على بن الحسين، مقاتل الطالبيين، تحقيق: صقر، سيد احمد، ص 90.‏