Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

حضرت عباس (علیه السّلام) و پاسداری از خیمه‌ها

یکی از وظایفی را که حضرت عباس (علیه‌السلام) در کربلا به‌عهده گرفت، پاسداری از حرم امام حسین (علیه‌السلام)  بود. اگر چه امام (علیه السلام) شب عاشورا را از دشمن مهلت گرفته بود، ولی از لئامت، پستی و خباثت آنان بعید نبود که پیمان شکنی کنند. آن شب، هنگامی که حضرت عباس (علیه‌السلام) از گفت‌وگو با شمر در مورد پذیرش یا ردّ امان نامه بازگشت، زهیربن قین نزد او رفت. زهیر دیر زمانی بود که با خاندان امام علی (علیه‌السلام) آشنایی داشت. زهیر پرچمی را که در دست «عبداللّه بن جعفر بن عقیل» بود، گرفت. عبداللّه پرسید: «ای برادر! آیا در من ضعف و سستی‌ای دیده‌ای که پرچم را از من می‌گیری؟ زهیر پاسخ داد: «خیر، با آن کاری دارم. سپس نزد عباس (علیه‌السلام) آمد. حضرت بر مرکب خویش سوار و با نیزه‌ای در دست و شمشیری به کمر مشغول نگاهبانی بود. زهیر نزد او آمد و گفت: آمده ام تا با تو سخنی بگویم. حضرت که بیم حمله دشمن را داشت، فرمود: مجال سخن نیست، ولی نمی‌توانم از شنیدن گفتار تو بگذرم، بگو من سواره می‌شنوم. زهیر جریان خواستگاری علی (علیه‌السلام) از امّ البنین را بیان کرد و انگیزه امام را از ازدواج با او یادآور شد و افزود: ای عباس! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته، مبادا در یاری برادرت کوتاهی کنی! …، آن حضرت فرمود: ای زهير! آيا با اين گفتار می خواهی به من جرأت بدهی؟! سوگند به خدا، هرگز دست از ياری برادرم برنداشته و در حمايت از حريم او كوتاهی نخواهم نمود».[1]

[1]. جمعى از نويسندگان‏ زیر نظر طبسي، نجم الدين، الامام الحسين (عليه‌السلام) في مكه المكرمه، ج 3، ص 214.