Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

جایگاه نهادهای مدنی در حکومت اسلامی

به مجموعه تشکّل‏ها و اجتماعات موجود در جامعه که در حدّ فاصل میان تودۀ شهروندان(مردم) و حکومت قرار گرفته‏اند، نهادهای مدنی گفته می‏شود. نهادهای مدنی جامعه، نهادهای مستقلی هستند که به بحث و اقدام در زمینه موضوعات و مسائل موجود در حوزه عمومی جامعه می‏پردازند. پس لازم است که دارای ماهیت و خصلت های مستقل باشند. چنین نهادهایی در نتیجه ایجاد فرایند تعامل و گفت و گو میان حکومت و نهادهای اجتماعی مستقل شکل می‏گیرند.[1]

در یک جامعه دینی که مردم به دستورات دینی پایبند باشند نهاد های مدنی نیز صبغه دینی دارند. و نقش مهمی در هویت و سمت و سوی فکری جوامع دینی، ایفا می‏کنند. به نحوی که هر چه جامعه دینی‏تر باشد، تأثیرگذاری و نفوذ این نهادهای مدنی دینی بیشتر خواهد بود، همچنین هر چه این نهادها از دولت ها مستقل‏تر باشند، کارکرد مؤثرتری در ساختن یک جامعه خواهند داشت .همچنین نهادهای مدنی دینی؛ تا حد زیادی متعلق به دوران‏های گذشته هستند با این حال نفوذ آنها در این نیروهای فکری جدید، و نیروهای تحصیل کرده و دارای افکار جدید در جامعه اثر گذار است.

ماهیت نهادهای مدنی در ایران:

به دلیل مذهبی بودن مردم ایران، نهادهای دینی مدنی از دیرباز در این جامعه فعال بوده و نسبت به دیگر نهادهای مدنی، بسیار قدیمی‏تر هستند.  و نقش خود را در حوزه‏های مختلف سیاسی و اجتماعی ایفاء کرده اند. نهادهایی چون نهاد فتوت و نهاد عیاران، تشکل‏های فرهنگی، هیأت‏های تعزیه، هیأت‏های عزاداری، مسجد و حتی برخی نهادهای صنفی چون بازار، از نهادهای مدنی فعال در جامعه ایرانی بوده و با دولت های مختلف تعامل های متفاوتی داشته اند. برخورد دولت‏ها با این نهادهای مدنی دینی نیز یک دست نبوده است و در مقاطع مختلف، برخوردهای گوناگونی با این نهادها صورت گرفته، گاه با سازگاری و تساهل با آنها برخورد شده و حتی تأیید و تقویت شده‏اند و گاهی با آنها مخالفت شده و فعالیت آنها محدود شده است. در واقع میزان آزادی عمل این نهادها، با صبغۀ فعالیت آنها ارتباط مستقیم داشته است؛ هر چه فعالیت آنها رنگ و بوی سیاسی به خود می‏گرفت، مخالفت و دشمنی با آنها بیشتر می‏شد، چنان که نهضت فکری و فلسفی اخوان الصفا، زمانی که قالب رقیب سیاسی گرفت، به شدت از سوی حکومت وقت مورد تعرض قرار گرفت.

این نهادها همواره نگرش هویتی خاصی را در بین ایرانیان تقویت کرده‏اند که از یک سو، جهت‏گیری سیاسی داشته (که البته در دوره‏های مختلف با اهداف متفاوتی پی‏گیری شده است) و از سوی دیگر، این نهادها برداشتی تعبدی را از دین و اصول و ارزش‏های دینی در جامعه تقویت کرده‏اند که این مسئله تأثیر مهمی بر تقویت برخی باورها و آیین‏ها و رسوم موجود در جامعه ایران داشته است. شاید بتوان گفت در دوران قدیم که هویت دینی افراد بر سایر وجوه هویتی آنان غالب بود نهادهای دینی نقش مؤثری در جهت دادن به هویت افراد جامعه ایفا می‏کردند. و از آن جا که نهادهای مدنی موجود در آن دوران، اساساً هویت متفاوتی نسبت به کل جامعه نداشتند و در نتیجه، در واقع دولت، مردم و نهادهای واسط بین آنها کما بیش از هویت واحدی برخوردار بودند و شاید به همین دلیل نزاع چندانی بین آنان وجود نداشته است.

یکی از ویژگی‏های اساسی نهادهای مدنی در ایران، شریعت محوری است. به همین دلیل قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ گاه، شرایط یاد شده برای شکل‏گیری نهادهای مدنی مستقل در جامعه ایران به وجود نیامده است؛ زیرا پیش از انقلاب این نهادها در ضدیت با دولت قرار داشتند؛ ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی این نهادها تا حد زیادی رشد کرده و جایگاه خود را پیدا کردند.

باید گفت که نهادهای دینی مدنی در ایران، همانند دیگر نهادها، تقریباً سیاسی هستند؛ یعنی به نوعی برای خود نقش سیاسی دارند که به صورت همکاری با دولت نمود دارند؛ از این رو، آنان خود را در سطح هنجار سازی دینی متوقف نمی‏سازند و همواره خود را در عرصه سیاسی اثر گذار تلقی می‏کنند.

در حکومت اسلامی نهادهای مدنی دینی را در حوزه عام مختلفی می‏توان دید؛ برای مثال در حوزه اقتصادی، نهاد وقف یک نهاد دینی مدنی است یا در حوزه اعتقادی، نهاد حوزه و مسجد، از نهادهای مهم دینی و مدنی هستند یا در حوزه‏های فرهنگ دینی نهادهایی چون هیأت‏های عزاداری و هیأت‏های تعزیه، از نهادهای مؤثر بر جامعه ما هستند.

نگاهی به اغلب نهادهای دینی مدنی در ایران نشان می‏دهد که همگی این نهادها تعلق به اخلاق، تعالیم، آداب و آیین‏های خاصی را تشویق می‏کنند که با خواسته‏های انسان‏های مذهبی و آگاه قرابت دارد و تقریباً همۀ این نهادها متعلق به گفتمان تعبدی است.[2]



[1]. نک: مهر نوروزی، زهره، سرمایه اجتماعی و نقش نهادها ، حدیث زندگی، بهمن و اسفند 1384، شماره 27.

[2]. رنجبر، مقصود، نهادهای مدنی دینی و هویت در ایران / قسمت اول، پگاه حوزه، 17 شهریور 1386، شماره 214.