searchicon

کپی شد

امام جماعت

معنای امام جماعت

اِمام واژه‌ای عربی به معنای مقتدا، پیشوا و کسی است که دیگران به او اقتدا کرده و در کارهای خود او را به عنوان الگو قرار می دهند[1]. و امام جماعت نیز؛ یعنی هر فردی که پیش‌نماز شود و گروه و جماعتی، به او اقتدا کنند.

شرایط امام جماعت

برای امام جماعت شرایطی بیان کردند که در توضیح المسائل آمده است. این شرایط به شرح زیر است:

امام جماعت بايد بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامى و عادل و حلال‏زاده باشد و نماز را به طور صحيح بخواند و اگر مأموم مرد است امام او هم بايد مرد باشد و اقتدا كردن بچه مميّز كه خوب و بد را مى‏فهمد به بچه مميّز ديگر جايز نيست، و احتياط واجب آن است كه امام جماعت زن نيز مرد باشد.[2]

بنابراین و با توجه به شرایط امام جماعت، شخصی که امام جماعت است باید این شرایط را داشته باشد. در احراز این شرایط نظر مأمومین شرط است. پس اگر امام را دارای شرایط بدانند، می توانند اقتدا کنند و در غیر این صورت نمی توانند.

در صورتی که شک کند، امام از شرایطش مانند عدالت دور شده است یا نه؟ باز هم می تواند اقتدا کند و به شک خودش نباید اعتنا کند.[3]

باید توجه داشت که از تهمت زدن به مسلمان و سوء ظن به آنان باید پرهیز شود. برخی بدون دلیل و یا با دلیل های تخیلی از شرکت در نماز جماعت خودداری می کنند و احیاناً دیگران را نیز از این فیض بزرگ باز می دارند.[4]

راه های اثبات عدالت امام جماعت

یکی از شرایط امام جماعت این است که عادل باشد[5] و این عدالت در امام جماعت باید احراز و اثبات گردد.[6]

“عدالت”، يك حالت خداترسى باطنى است كه انسان را از انجام گناه كبيره و تكرار گناه صغيره باز مى‏دارد و همين اندازه كه با كسى معاشرت داشته باشيم و گناهى از او نبينيم، نشانه وجود عدالت است و اين را “حُسن ظاهر” كه حاكى از ملكه باطن است، مى‏گويند[7].

ملاک و میزان برای اثبات عدالت و جواز اقتداء، حصول اطمینان و وثوق به وجود آن (عدالت) در امام جماعت است هر چند از راه اقتدای دیگران به دست آید.[8]

از این رو، در تعبیرات برخی از علما در باره راه های اثبات عدالت، این گونه آمده است: عدالت ثابت مى‏شود به شهادت عدلين در صورتى كه معارض نباشد به شهادت دو عادل، بلكه به شهادت يك عادل به فسق او.

اخبار جماعت مجهول العداله به عدالت كسى كه سبب حصول اطمينان باشد در جواز اقتداء كافى است، بلكه كفايت مى‏كند اطمينان حاصل از شهادت يك عادل يا حاصل از اقتدای عدلين به او يا حاصل از اقتدای جماعت مجهول الحال به او و وثوق و اطمينان از هر چه پيدا شود كافى است به شرط آن كه اطمينان كننده، اهل فهم و خبره و بصيرت باشد و معرفت به مسائل شرعيه داشته باشد نه از جهال و نه [از] كسانى كه به ادنى چيزى اطمينان براى آنها حاصل مى‏شود.[9]

فلسفه حلال زادگی امام جماعت و ادله آن

علما و فقهای دین می فرمایند: امام جماعت باید چند شرط و ویژگی داشته باشد و از جملۀ این شروط، حلال زاده بودن امام جماعت است.[10]

بحث در این موضوع را در دو محور پی می گیریم.

الف. دلایل شرط حلال زادگی:

1. اجماع[11]: تمام علمای شیعه می فرمایند: امام جماعت باید حلال زاده باشد[12] و یا حداقل زنازاده بودن او معلوم نبوده باشد،[13] پس اقتدا کردن به کسی که یقین داریم زنازاده است و حلال زاده نیست، جایز نیست.[14]

2. احتیاط: شیخ طوسی (ره) در کتاب “خلاف” دلیل دوم اشتراط حلال زاده بودن امام جماعت را احتیاط[15] مطرح می فرماید. منظور ایشان از احتیاط، همان قاعدۀ اشتغال است؛ یعنی اگر یقین به حکمی؛ مثل واجب بودن نماز بر خودمان، داشته باشیم و شک کنیم با اقتدا به امامی که حلال زاده نیست وجوب نماز ساقط می شود یا نه؟ برای حصول یقین به سقوط تکلیف، باید در مورد امامت زنازاده احتیاط نماییم و به او اقتدا نکنیم.

3. روایات متعدّدی داریم که می فرمایند: اقتدا به شخص زنازاده در نماز جایز نیست.

1-3. از حضرت علی (ع) نقل شده است: پشت سر دیوانه و زنا زاده نماز نخوانید.[16]

2-3. همچنین آن حضرت فرمودند: شش گروه صلاحیت امامت جماعت ندارند؛ زنا زاده، مرتد، اعرابی شده ( آن که به خوی جاهلیت برگشته) بعد از هجرت، شراب خوار ، کسی که بر او حد جاری گشته و کسی که ختنه نشده است.[17]

3-3. امام باقر (ع) می فرمایند: پنج گروه نمی توانند به عنوان امام جماعت انتخاب شوند که از جملۀ آنها زنا زاده است.[18]

ب. فلسفۀ شرط حلال زادگی:

1. با توجه به معنای امام و امام جماعت که ارائه شده، از این جهت در متصدّی این منصب نباید جهت نقصی باشد، گرچه خودش در حصول این نقص دخالتی نداشته باشد. توضیح این که، محرومیت زنازاده از پاره ای از مناصب اجتماعی و معنوی مثل امامت جماعت و مرجعیت تقلید و .. که مفاد بعضی از روایات می باشد[19]، به خاطر ویژگی این مناصب است و معنای آن محرومیت از نجات در روز قیامت نیست؛ مثلاً انسان کور نمی تواند متولی بعضی از مناصب باشد و یا انسانی که کثیر النسیان است نمی تواند قاضی شود، حتی اگر در زندگی خود مرتکب کمترین گناهی نشده باشد، و داشتن حافظه خوب از شرایط نصب قاضی است، امّا این محرومیت ها ربطی به سعادت و شقاوت شخص ندارد و همین طور است حال ولد الزنا، و شاهد ما این است که در همان روایات ولدالزنا در کنار مجنون و جذامی و … قرار گرفته است، با این که کسی با اختیار خودش دیوانه یا جذامی نمی شود.

از نظر اجتماعی زنازادگی هم یک نوع نقص محسوب می شود و خوش نامی را در پی ندارد؛ زیرا از یک طرف زنا زاده محصول یک عمل ننگین است و از طرف دیگر در طول تاریخ زنا زاده ها کارنامۀ قابل قبولی را به نمایش نگذاشته اند و این مسلّم است که در تصدی بعضی از مناصب، شخص باید از ویژگی ها و صفاتی که موجب تنفر و دوری مردم می شود به دور باشد، هر چند آن ویژگی ها بدون اختیار بر او تحمیل شده باشند.

اگر گفته شود او که گناهی را مرتکب نشده است؟ باید گفت نظام عالم بر مبنای اسباب و مسببات طراحی شده است، کسی که کور می شود یقیناً عوامل وراثت یا محیط و… در این نقص دخالت داشته اند که در اکثر موارد از حیطۀ اختیار او خارج بوده است.

عوامل زیادی در نقص یا کمال فرزند دخالت دارد که در کتب مربوطه بدان پرداخته شده است و در اسلام هم دستورات زیادی برای جلوگیری از این نواقص و مشکلات، وارده شده است که مثلاً زمان و مکان انعقاد نطفه چگونه باشد، مادر در دوران حمل از چه غذاهایی استفاده کند و… .

در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که فرمود:

«الْمِمْرَازُ لَا یَطِیبُ إِلَی سَبْعَةِ آبَاءٍ وَ قِیلَ لَهُ وَ أَیُّ شَیْ‏ءٍ الْمِمْرَازُ فَقَالَ الرَّجُلُ یَکْتَسِبُ مَالًا مِنْ غَیْرِ حِلِّه»

«ممراز تا هفت نسل پاک نمی شود. گفته شد که ممراز چیست؟ حضرت فرمود: فرزندی که ثمره ازدواج با مال حرام باشد.»[20]

در باب تاثیر غذای حرام در روحیات انسان روایات و داستان های زیادی در کتب روایی و تاریخی ذکر شده است که در این بین داستان شریک بن عبدالله نخعی خواندنی می باشد.[21]

البته باید توجه داشت که هیچ یک از این هایی که مطرح شد به عنوان علت تامه نیستند؛ یعنی این گونه نیست که راه بسته باشد و اصلاً برای ولد الزنا امکان رستگاری وجود نداشته باشد که اگر این بود، تکلیف به او معنا نداشت، در حالی که، فرزند زنا مکلّف به اصول و فروع دین است، بلکه ما گفتیم که عوامل محیطی، ارثی و دیگر عوامل می توانند تأثیر زیادی در انتخاب رفتار خاصی داشته باشند، اما در عین حال انسان را مجبور به ارتکاب یک عمل خاصی نمی کنند و این انسان در تمام مراحل حیات خود، می تواند بر عوامل ارثی و محیطی فائق آید و در مسیر صحیح قرار گیرد، از این رو است که به طاعات او ثواب داده می شود و به معصیتش عقاب.[22]

2. در حقیقت این نوع احکام و نیز روایاتی[23] که بیان گر پلیدی زنازاده است، مبارزۀ همه جانبه با عمل زنا است؛ یعنی تبیین و آشکار نمودن زشتی آن در جامعه برای همه، تا ریشۀ این گناه از بین برود.

اقتدا به امام جماعتی که قرائتش صحیح نیست

نماز جماعت نيز مانند ديگر احکام الاهی دارای شرايط خاصی است که يکی از آنها صحت قرائت امام جماعت است.

مراجع معظم تقليد فرموده اند: “هرگاه بداند نماز امام باطل است؛ مثلاً بداند امام وضو ندارد ـ اگرچه خود امام ملتفت نباشد ـ نمی‌توان به او اقتدا کند”.[24] و در شرايط امام جماعت، متذکر شده‌اند که امام جماعت بايد بالغ، عاقل، شيعه دوازده امامی، عادل و حلال‌زاده باشد و نماز را به طور صحيح بخواند.[25]

به عبارت دیگر؛ امام بايد قرائت نماز را صحيح بخواند و اقتداء به کسی که قرائتش صحيح نيست، برای ديگران جايز نيست.[26]

البته رعایت قرائت در حد معمول به صورت صحیح لازم است و توجه بیش از حد به الفاظ و قرائت که ما را از معنا و حقیقت نماز دور بدارد از وساوس شیطان بوده و باید از آن اجتناب شود[27].

از آنچه گفته شد روشن گردید که اين حکم در صورتی است که علم به بطلان نماز یا عدم صحت قرائت امام جماعت داشته باشیم؛ یعنی به مجرد شک در بطلان نماز امام، چنين حکمي وجود ندارد.

در پایان تذکر این نکته نیز ضروری است که اگر مأموم بعد از اتمام نماز جماعت بفهمد که امام، نمازش باطل بوده نمازش صحيح است.

فقهاء فرموده اند: “اگر مأموم بعد از نماز بفهمد که امام عادل نبوده يا کافر بوده يا به جهتی نمازش باطل بوده ـ مثلاً بی‌وضو نماز خوانده ـ نماز جماعت مأموم صحيح است”.[28]

نظر حضرت آیت الله مهدی هادوی تهرانی (دامت برکاته) در باره این موضوع به شرح زیر است:

1. صحت قرائت برای امام جماعت در غیر حمد و سوره شرط نیست، ولی اگر در حمد و سوره قرائت وی صحیح نباشد، اقتداء به وی جایز نیست و چون “بسم الله” جزء حمد و سوره است، در فرض مذکور (عدم رعایت قرائت صحیح) اقتداء، بنابر احتیاط، جایز نیست.

2. اقتداء به امام جماعت در فرض مذکور (عدم رعایت قرائت صحیح) بنابر احتیاط جایز نیست. اگر کسی ندانسته اقتدا کند، نمازش صحیح است و اگر در بین نماز متوجه اشکال قرائت امام شود، نمازش را به صورت فرادی باید ادامه دهد و قرائت باطل را اعاده کند.

3. اگر مأموم گرفتار وسواس در قرائت باشد، به احتمال بطلان قرائت امام اعتنا نکند.

برای کسب آگاهی بیشتر و أخذ دیگر نظریات مراجع مراجعه شود به:

1. نمایه: وظیفه مأموم در هنگام عدم صحت قرائت امام جماعت، سؤال شماره 3576 (سایت اسلام کوئست: 4151).

2. نمایه: اقتداء به امام جماعتی که قرائتش صحیح نیست، سؤال شماره 3549 (سایت اسلام کوئست: 3801).

3. نمایه: وظیفه مأموم هنگام اشتباه امام جماعت، سؤال شماره 600 (سایت اسلام کوئست: 653).

ثواب امام جماعت

در آیات و روایات بر اهمیت نماز جماعت تأکید شده است. روشن است که امام جماعت در برپایی نماز جماعت و ایجاد روح وحدت در بین مسلمانان نقش داشته و بر این اساس دارای ثواب و پاداش است.

در قرآن کریم به صورت کلی به وحدت و اجتماع مسلمانان که یکی از مصادیق آن نماز جماعت باشد، اهمیت داده شده است؛ مانند جمله «و رابطوا»[29] در سوره آل عمران، كه بیانگر این است مسلمانان باید با يكديگر در ارتباط بوده، و وحدت داشته باشند. امام جماعت از آن رو که در برپایی نماز جماعت و ایجاد این وحدت، نقش اساسی را ایفا می کند، به یقین از ثواب بهره می برد، و چه بسا بیشتر از مأمومین دارای پاداش و ثواب باشد.

در بارۀ ثواب نماز جماعت روایات زیادی وارد شده است[30] مثلا امام صادق (ع) فرمود: همانا نماز جماعت بيست و سه درجه بالاتر از نماز فرادى است… .[31]

روشن است که نماز جماعت، وقتی نماز جماعت خواهد شد که دارای امام جماعت باشد، لذا برای امام جماعت هم همان ثواب ها وجود دارد. بله برخی از مراجع تقلید می فرمایند: امام جماعت اگر بخواهد فضیلت نماز جماعت را خودش هم درک نماید، باید قصد امامتِ جماعت کند.[32]

وظیفۀ مأموم هنگام اشتباه امام جماعت

اگر امام جماعت در شمارۀ­ رکعت های نماز شک کند، یا نماز را اشتباه بخواند و مأموم به شمارۀ رکعت نماز یقین داشته باشد، می تواند به امام جماعت بفهماند و او را از شمارۀ ­رکعت ها و وظیفه اش آگاه نماید.[33] ولی باید این آگاه کردن به نحوی باشد که باعث باطل شدن نماز نشود؛ مثل این که با اشارۀ دست یا با گفتن ذکر “الله اکبر” یا ذکری دیگری باشد، ولی اگر برای آگاه کردن امام جماعت حرف بزند، نماز خودش را باطل کرده است. همچنین اگر امام جماعت حرف بزند یا روی خود را از قبله برگرداند، نمازش باطل می شود. امام جماعت اگر با اشاره یا ذکر گفتن مأموم، متوجه اشتباه خود شد باید اشتباه خود را اصلاح کند و نماز را ادامه دهد که در این صورت، نمازش صحیح است و نیازی به اعاده یا خواندن نماز احتیاط نیست.[34] اما اگر متوجّه نشود، دیگر مأموم وظیفه ای ندارد و اگر می بیند که نماز امام جماعت باطل است، نماز خود را به نیت نماز فرادی ادامه می دهد.

به هر حال، مأموم حتی اگر متوجه اشتباه و باطل بودن نماز امام شود نباید نماز خود را باطل نماید، همچنین دیگر نمازگزاران هم نباید کاری کنند که نمازشان باطل شود.

در زیر به پاسخ کتبی دفاتر مراجع توجه فرمایید:

دفتر آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):

اگر چنين چيزى ]سخن گفتن مأموم در بین نماز[اتفاق افتاده باشد، وظيفه کسى که سهواً حرف زده ـ در صورتى که جاهل قاصر بوده ـ اين است که براى کلام بى‌جا دو سجده سهو به جا آورد و امام جماعت اگر پشت به قبله کرده، نمازش باطل و ديگران بايد همان موقع قصد فرادی کنند.

دفتر آیت الله العظمی بهجت (مدظله العالی):

امام برای رفع شک به مأموم رجوع می کند و مأموم به انجام ذکر بحول الله ] جهت اطلاع دادن به مأموم[ با صدای بلند امام را مطلع می کند.

دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):

در صورتی که واقعاً آنها ]مأموم و امام [سخنی گفته باشند نمازشان باطل شده و باید از سر گیرند.

دفتر آیت الله العظمی فاضل لنكراني (ره):

در نماز جماعت اگر امام یا مأموم شک کند در صورتی که دیگری می داند و به نحوی می تواند امام را مطلع کند، امام طبق علم مأموم عمل می کند و صحیح است. ولی در بین نماز مأمومی که گفته رکعت سوم است و نماز امام جماعت ]که به پشت سرش نگاه کرده[ باطل شده است. ولی نماز سایر مأمومین صحیح است.

امام جماعت و انحراف از جهت قبله

در باره این که اگر در نماز جماعت امام با زاويه ای حدود سی درجه بايستد، آيا بر نماز گزاران هم واجب است كه با همين زاويه بايستند.

نظر برخی از مراجع به شرح زیر است:

دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):

نماز را بايد به طرف قبله خواند و انسان نمى‌تواند عمداً با انحراف سى درجه از قبله نماز بخواند .

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):

باید رو به قبله بایستند و انحراف بیش از سه یا چهار درجه جایز نیست.

دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):

صفوف نماز جماعت بايد در جهت قبله باشد و ايستادن كج و معوج خلاف فلسفه نماز جماعت است و تعديل صفوف يكى از مستحبات نماز جماعت است.

بنابر این مأمومین وظیفه دارند که امام جماعت را متوجه کنند تا در جهت قبله نماز بخواند.[35]


[1]. مفردات راغب، ص 20؛ صحاح اللغة، ج 5، ص 1865؛ لسان العرب، ج 12، ص 26؛ المنجد، ص 17.

[2] توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏1، ص 790.

[3] توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)    ج‏1،ص 791.

[4] برای دیدن روایات فضیلت نماز جماعت بر نماز فرادی به کتاب شریف کافی، ج 2، ص 372، باب فضل الصلاة فی الجماعة، رجوع کنید.

[5] توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏1، ص 791، م 1453.

[6] فاضل: عدالت امام جماعت بايد براى مأموم محرز باشد و با شك در اصل عدالت نمى‏توان به او اقتدا كرد، همان.

[7] مكارم: م 1268.

(بهجت:) مسأله 1171 عدالت معتبر در امام جماعت عبارت است از حسن ظاهر يعنى دورى جستن از گناهان كبيره به طورى كه ظاهر احوال شخص به طور ظنّى دلالت كند كه او بناى بر ترك گناه دارد نه آن كه اتفاقاً چند روزى گناه را ترك كرده باشد. و مأموم بايد اين حسن ظاهر را احراز كند و اصرار بر گناهان صغيره به منزله گناه كبيره است، همان.

[8] الغاية القصوى في ترجمة العروة الوثقى، ج‏2، ص63.

[9] الغاية القصوى في ترجمة العروة الوثقى، ج‏2، ص63، مسأله 14 و 15.

[10] شرایع الاسلام، محقق حلی، 1373، چاپ سوم، اسماعیلیان، ص 114، ج 1؛ المختصر النافع، محقق حلی، مؤسسه مطبوعات دینی، ص 47؛ تحریرالوسیلة، امام خمینی (ره)، ج 1، ص 274، القول فی شرایط امام الجماعة؛ توضیح المسائل مراجع عظام تقلید، مسئله 1453، ج 1، ص 790.

[11] مرحوم شیخ طوسی (ره) در کتاب الخلاف می فرماید: لایجوز امامة ولد الزنا و دلیلنا اجماع الفرقة. الخلاف، شیخ طوسی (ره)، ص 121، کتاب الجماعة.

[12] العروة الوثقی، محمد کاظم طباطبایی یزدی (ره)، مکتبة الاسلامیه طهران، ج 1، ص 797، فصل فی شرایط امام الجماعة.

[13] مستند العروة الوثقی، سید ابوالقاسم موسوی خویی (ره)، ناشر لطفی، قم، 1370، ج 5، ص 400؛ جواهر الکلام، محمد حسن نجفی (ره)، دارالکتب الاسلامیه طهران، چاپ هفتم، 1392 هـ.ق، ج 13، ص 324.

[14] مستند العروة الوثقی، ج 5، ص 400؛ جواهر الکلام، ج 13، ص 324.

[15] همان.

[16] عن امیرالمؤمنین (ع) لایصلین احدکم خلف المجنون و ولدا الزنا وسائل الشیعة، شیخ محمد بن حسن الحر العاملی، چاپ پنجم مکتبة الاسلامیه طهران، 1404 هـ.ق، ج 3، ص 397، ح 10785.

[17] مَعْرُوفٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع) يَقُولُ سِتَّةٌ لَا يَنْبَغِي أَنْ يَؤُمُّوا النَّاسَ وَلَدُ الزِّنَا وَ الْمُرْتَدُّ وَ الْأَعْرَابِيُّ بَعْدَ الْهِجْرَةِ وَ شَارِبُ الْخَمْرِ وَ الْمَحْدُودُ وَ الْأَغْلَفُ الْحَدِيثَ. همان، ج 8، ص 322.

[18] من لایحضره الفقيه، ج1، ص 378.

[19] «خَمْسَةٌ لَا یَؤُمُّونَ النَّاسَ عَلَی کُلِّ حَالٍ وَ عَدَّ مِنْهُمُ الْمَجْنُونَ وَ وَلَدَ الزِّنَا»؛ وسایل الشیعه، ج 8، ص 321 باب وجوب کون الامام بالغا… / کافی، ج 3، ص 375 باب من تکره الصلاة خلفه / من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 378 باب الجماعة و… / تهذیب الاحکام، ج 3، ص 26 / استبصار، ج ،1 ص 422.

[20] کافی، ج 5، ص 225.

[21] او از فقهای  قرن دوم هجری بود و قضاوت و تعلیم فرزندان مهدی بن منصور خلیفه عباسی را نپذیرفت اما دعوت شام مهدی را اجابت نمود و همین غذای حرام باعث شد که هم قضاوت در دستگاه ظلم و جور را بپذیرد و هم تعلیم فرزندان مهدی عباسی را.

ر.ک: مروج الذهب، ج 2، حالات مهدی عباسی- داستان راستان شهید مطهری، ج 1، ص 129.

[22] ترخان، قاسم، سرزنش و توبیخ ولد الزنا به خاطر اعمال آبا و اجداد.

[23] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ لَا تَغْتَسِلْ مِنَ الْبِئْرِ الَّتِي تَجْتَمِعُ فِيهَا غُسَالَةُ الْحَمَّامِ فَإِنَّ فِيهَا غُسَالَةَ وَلَدِ الزِّنَا وَ هُوَ لَا يَطْهُرُ إِلَى سَبْعَةِ آبَاءٍ وَ فِيهَا غُسَالَةَ النَّاصِبِ وَ هُوَ شَرُّهُمَا إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً شَرّاً مِنَ الْكَلْبِ وَ إِنَّ النَّاصِبَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنَ الْكَلْبِ قُلْتُ أَخْبِرْنِي عَنْ مَاءِ الْحَمَّامِ يَغْتَسِلُ مِنْهُ الْجُنُبُ وَ الصَّبِيُّ وَ الْيَهُودِيُّ وَ النَّصْرَانِيُّ وَ الْمَجُوسِيُّ فَقَالَ إِنَّ مَاءَ الْحَمَّامِ كَمَاءِ النَّهَرِ يُطَهِّرُ بَعْضُهُ بَعْضاً.

[24] . توضيح المسائل آية الله العظمي تبريزي، م 1429.

[25] . توضيح المسائل حضرت آية الله العظمي فاضل لنکراني، م 1467 ؛ توضيح المسائل آية الله العظمي تبريزي، م 1462.

[26] . اجوبة الاستفتاءات مقام معظم رهبري، ص 173، سوال 599.

[27] . برای آگاهی بیشتر، نک: نمایه: رعایت تجوید در نماز، سؤال 2722 (سایت اسلام کوئست: 2979).

[28] . توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج ‏1، ص 776، م 1421.

[29] . آل عمران، آیه 200:(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون): اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! (در برابر مشكلات و هوسها،) استقامت كنيد! و در برابر دشمنان (نيز)، پايدار باشيد و از مرزهاى خود، مراقبت كنيد و از خدا بپرهيزيد، شايد رستگار شويد!‏

[30] . نک به: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 85، ص 12 – 15، مؤسسة الوفاء بیروت، لبنان.

[31] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 85، ص 12، ح 21.

[32] . خامنه ای، سید علی اجوبة الاستفتائات (بالفارسیة)، ص 111.

[33]. توضیح المسائل مراجع، م 1192.

[34]. همان.

[35] استفتا از دفاتر مراجع ذکر شده.